2777
2789

خونه ای که ازبچگی توش بزرگ شده بودم خیلی بزرگ و حیاط دار بود 

بعد ازدواج اومدم خونه اپارتمانی که خیلی کوچیک و معمولی تره .من خودم از اول میدونستم قراره شرایط اینطوری باشه و وضع همسرم نسبت به پدر من خیلی معمولی تره. ولی هنوزم نتونستم هضمش کنم

گاهی وقتا حس میکنم واقعا تو زندانم

همش دوسدارم از این خونه فرار کنم هروز به همسرم میگه پاشو بریم بیرون یا خونه بابات یا خونه بابای من

کاش میشد یه خونه درست حسابی میخریدیم😔


یه دهه هشتادی🤗درخواست دوستی ندید.

عزیزم درک میکنم فعلا تنهاراه همونه برید خونشون تا بتونید بعدا بخرید 

خدا ما را هدایت می کند خدا بر امر خود غالب است خدا امر خود را به انجام می رساند خدا نور خود را کامل می کند دست خدا بالاتر از همه دست هاست خدا تنها قدرت کل هستی است رب من خداست مالک و صاحب اختیار من خداست 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره من مجردیم خیلی خوب بود همچی ازدواج کردم تا همین پارسال تو مشقت بودم یعنی ۱۲سال اینطور البته الانم راحتیم اینه ارثیه خودم انداختم کلا تو زندگی رفتم خونه ارثیه ای نشستم و کمک شدم 

لیلی عالم تویی با این همه مجنون....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز