دیدم چتاتونو.
یه لقمه نونم بهش نمیدی واقعا تو دیگه کی هستی
من ۷ سال تمام تو ی مقطع گوه گیر کردم ک تمایلی ندارم راجبش صحبت کنم و بعد اون مقطع تازه چشمام ب حقیقت باز شد ولی خب دیر بود...
مقطع میتونه ۱۰ سال باشه میتونه بعد ۳۰ سالگی باشه حتی
چی بگم
اون بنده خدام هرچ سعیشو کرده درست نشده فکر کرده ازین راه جواب میده ولی خب قبول کن تو با اکراه باهاش رابطه داری پس حس ی رابطه با نهایت تمایل و حال خوب بهش دست نمیده فقط نیاز جنسیش برطرف میشه ولی نه روانی همین میشه ک مرتبا میخاد تو این سیکل معیوب گیر کرده
اگ لطف کنی ب خودت اول بعد ب پسرت بری مشاوره ی عمر دعای پسرت پشتته
تو ک دستت بازه راحت میتونی بری جلسات مشاوره شوهرتم نهایتا ببر
خواهشا منطقی فکر کن
ميكه از روز عقد خوشش نميومده خب زنش نميشده خانواده حتي اكه اجبار هم كردن ميكفت نه يه مدت بحث داشتن بعد تموم ميشد ديكه نميكشتنش كه اصلا توجيه خوبي واسه بدبخت كردن ديكري نيست به اين فكر كن ازدواج كني بعد شوهرت بكه از روز اول نميخواستمت نميكي جرا اومدي سمت من؟ اونم ميتونه بكه نميخواستي زنم نميشدي حتي اكه اصرار هم كرده باشه ميتونست زنش نشه
اسی شوهرت دور سرت میگرده متوجه نیستی داری چیکار میکنی با زندگیت،،،وقتی نباشه وقتی خدای نکرده تو زندگیش نباشی اونوقته که پشیمون میشی
خب آفرین عالیه
میدونی خانواده شوهر چقدر مهمه؟ دیدی تو همین سایت چ زنهایی ک از خواهرشوهر و مادرشوهر کتک نخوردن دختر تو خیلی خوشبختی ک همچین خانواده شوهری داری
و نکته دوم اینکه شوهرت باز بخاطر نداشته رابطه نرفته خیانت کنه رفته برادرش گفته اینم خوشبختی دوست
بنظرم داری در مورد همسرت ناعادلانه تصمیم میگیری
میفهمم بعد زایمان افسرده شدی طبعتم سرد شده، ولی گرمیجات بخور ب نکات خوب همسرت فکرکن بهش متمایل میشی
اون اگه بره بیرون دنبال زن ، بیچارگیش برای توعه
خب شما باید از خانوادت شاکی باشی تا همسرت در حالیکه به اونا سر میزنی ولی اینو محل نمیذاری!
بعدشم فکر نکن زندگی همه بر وفق مرادشونه خیلیا تو زندگیشون مشکل دارن و خودشون دارن زندگیشونو میسازن
اسی عکسشو بزار ببینم اونقدری که تو میگی بده ؟
