2777
2789
عنوان

ب خاطر زبون مادرشوهرم سیلی خوردم

| مشاهده متن کامل بحث + 632 بازدید | 33 پست

اسی کار مادر شوهر ک تعجبی نداره و تقریبا خیلیا اینجوری ان

اما شوهرت ...

خیلی باید با سیاست باهاش رفتار کنی

شاید تغییر کنه


حالا بخوام درست راهنماییت کنم

شاید کانال مریم سادات به دردت بخوره


تازگیا یه دوره ی رایگان گذاشت

خیلی خوب بود

اسم کانالش توی ایتا

(زیر یک سقف)


بزن گوگل میاره

زندگی مثل سیگار میمونه🚬روشن ک شد""چه بِکِشی// چه نَکِشی //تا تهش میسوزه👍

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خولی؟ منم اینحوری بودم بعد ها شناختمشون

وای دقیقا مثل من،،منم اوایل هی شوهرمو میگفتم بهشون زنگ بزن بهشون زود ب زود سر بزن،صداتو نبر بالا وقتی باهاش حرف میزنی،،ببین چی لازم دارن براشون بگیریم،،ولی حالا چند سالیه شناختمشون و حالمو بهم میزنن اصلا و ابدا ی کلمه هم تو خونمون حرفشون نیست شوهرم هیچ میلی بهشون نداره منم کاریشون ندارم

عجب دنیای شده شوهرمن دیگه درست برعکس شوهرشما من بهش میگم خانوادتوتحویل بگیر مامانتوببر جای میخواد او ...

ای خوشبحالت 

خوشبختی و خبر نداری 

جدی چرا اینطوریه ؟ 

قرار است زندگی پر از شادی باشد😍💫

اولا که مقصر خودتی 

چرا همون اول که سیلی زد برخورد اساسی نکردی 

که دیگه جرات نکنه سیلی دوم رو بزنه؟؟

و دوم اینکه چرا بدون حضور شوهرت می ری خونه خواهرش و مادرش؟؟

حالا که اینجوره من جای تو بودم نه اسم مادرش رو‌می آوردم نه ایل و تبارش هر وقت هم جایی باشن نروووو نباااااش

من بودم همون سیلی اول با مادرش قطع رابطه می کردم 

دیدنم حسرتشون می شد تا بفهمن دنیا دست کیه

اونقدر بعضی زنا با خانواده شوهر قاطی میشن و برو بیا دارن و هی براشون کار انجام می دن که دیگه کسی أدم حسابشون نمی کنه و دور ور می دارن

اسی شوهرت بچه ننه اس و مهرطلب و طرحواره ی محرومیت هیجانی هم داره . مردایی که به مادرشون باج میدن درست نمیشن . حتی مادرش هم بمیره چیزی عوض نمیشه 

پس برای ادامه ی زندگی فکراتو بکن .. از این بند تمبون مرد برات در نمیاد 

پروفایل موقت.تا پروفایل اصلی از تعلیق سیاه در بیاد 🫩

عجب دنیای شده شوهرمن دیگه درست برعکس شوهرشما من بهش میگم خانوادتوتحویل بگیر مامانتوببر جای میخواد او ...

شما هم اشتباه میکنی 

اون حتما بهتر میدونه چیکار کنه

همسر من پدر و مادرشو خیلی دوس داره . اما میگه کاری نمیکنم توقع ایجاد شه و اگه روزی نتونستم ازم ناراحت شن . توقعی هم نداره اونا کاری براش کنن ... منم اصلا چیزی نمیگم . به من چه ؟

پروفایل موقت.تا پروفایل اصلی از تعلیق سیاه در بیاد 🫩

اولا که مقصر خودتی چرا همون اول که سیلی زد برخورد اساسی نکردی که دیگه جرات نکنه سیلی دوم رو بزنه؟؟و ...

اتفاقا من اصلا نمیگم منو ببره خونه مادرش چون بدی کرده.حتی باهام بحث میکنه چرا بهم نمیگی ببرمت خونه مادرم

ای خوشبحالت خوشبختی و خبر نداری جدی چرا اینطوریه ؟

آخه شوهرم میگه من بچه بودم مادرم ی زره مهرومحبت نثارمانمیکرده الان هیچ مهری نداره طرفشون بهم میگه تودخالت نکن دلم  میخوادکاری بکارشون نداشته باشم

خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 
شما هم اشتباه میکنی اون حتما بهتر میدونه چیکار کنههمسر من پدر و مادرشو خیلی دوس داره . اما میگه کاری ...

ما همسایه دیواربه دیواریم بیشترتوچشم همیم میبینن کجامیریم یاچه میاریم مثلا بگم داریم میریم خونه خواهرت مادرتم ببریم میگه نه کلا شوهر من ی آدم خاصه اخلاقش حالا میبینی گاهی به میل خودش میبره گاهیم میگه نه 

خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 
ما همسایه دیواربه دیواریم بیشترتوچشم همیم میبینن کجامیریم یاچه میاریم مثلا بگم داریم میریم خونه خواه ...

من قبلا به همسرم‌ میگفتم پاشو بریم به مامانت سر بزنیم ده بار زنگ زده.. از ده بار یه بار میومد . آخرشم نق میزد من نمیخواستم بیام زنگ زدن دعوت کردن بگو من نیستم . یا خودت برو من حال ندارم 

من خودمم اه‍ل مهمونی نیستم . مامان خودمم صد بار زنگ میزد آخرش داد و هوار میکرد که چرا نمیای ..‌ همسرم میگفت پاشو بریم زشته 

برعکس بودیم 

الان دیگه نه اون میگه نه من .. سه یا شش ماهی یه بار بعد صد هزار بار دعوت و قهر و داد و هوار نیم ساعت میریم سریع میپیچیم برمیگردیم


پروفایل موقت.تا پروفایل اصلی از تعلیق سیاه در بیاد 🫩

من قبلا به همسرم‌ میگفتم پاشو بریم به مامانت سر بزنیم ده بار زنگ زده.. از ده بار یه بار میومد . آخرش ...

ازما که اصلا مارو دعوت نمیکنه ازوقتی عروسی گرفتیم نه ساله اصلا ماخونه ش مهمونی دعوت نکرده همسایه ایم بچهادیگه اش میان از راه دور به اونا مهمونی میده بما اصلا میگم مهرومحبتی نداره منم هروقت بچهاشودعوت کنم عیدتاعیدی میگم میاد ولی مارو اصلادعوت نمیکنه دیگه شوهرمم سرده طرفش 

خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792