جریان مال تقریبا چند ماه پیش هستش ولی چون اذینم میکنه نمیتونم فراموش کنم
نامزدم خونمون بود و شنیدم که دوستش یه روزه کامل هستش که ناپدید شده و اونم نگرانش بود و هی زنگ میزد چون برف سنگین باریده بود همه نگرانش بودن
بعد تقریبا دیروقت بود که خبری ازش شد و به نامزدم زنگ زده بود و گفت که تو جاده بخاطر برف مونده بوده و میخندید پشت گوشی
نامزدمم چون از اینکه بی خبر شده بوده و الانم میخندید و عین خیالش نبوده که همه رو نگران کرده برگشت تو گوشی به شوخی به زن دوستش توهین کرد
ولی خب چرا همچین حرفی زد؟!
من ناراحت شدم از دستش