از خواهر زنداییم ،خوشم میاد ولی هم زنداییم و هم خواهرش هر دو ،جواب سلام ما را هم با اکراه میدن نه اینکه مشکل با ما داشته باشن کلا سیستمشون این طوره،داییم می‌گفت خانم من خیلی با حیاست و .. برا همین این طوره
چندسالشه
خب برو خواستگاری
25 سالشه.خودم سی و یک
جراتش را ندارم،خیلی مغرورن در برابر مردان میترسم عصبانی بشن
بگو داییت یا مامانت برن زیر زبون شون ببینن مزه دهنشون چیه
داییم هم بسیار ادم بی عرضه تی هست بسیارررر بی عرضه.از اون ابی گرم نمیشه برا من که واسطه گری کنه
خواهر زنداییم فقط یه بار جواب سلامم را داد من میخواستم جشن بگیرم
با داییت باجناق بشید با هم نمی‌سازند
میگن با فامیل،فامیل نشو
زنداییم هم با وجود مغرور بودن ،یه بار با حالت بسیار مغرورانه به من گفت داییت خیلی بیعرضست.زنذاییم از من خوشش میاد چون میکه این خیلی کاریه.تنعا امیدم اینه که همین فکر مثبتی که دربرابر من داره باعث بشه،کمکم کنه برا خواستگاری از خواهرش.ولی گفتم چون خیلییی ابهتی ان من جرات ندارم بگم از خواهرت خوشم میاد
یهو میزنه تو گوشم میگه تو غلط کردی اصلا چشمت به خواهر من خوره که بخوای خواستگاری هم بکنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
