من اینجوریم مث این دختره
ولی افسرده نیستم
فقط باادمایی ک راحتم ودوسشون دارم پرحرفم
مثلاتوجمع فامیلی حرف نمیزنم. ولی دوسه تادخترکنارم نشسته باشن تواون جمع و سرصحبتوبازکنن درحدکم حرف میزنم اگه خیلی باهاشون راحت باشم حرف میزنم بیشتر
خیلی اذیتم از درون رنج میکشم ک اینطورم چون وقتی توجمعیم همه دارن بگوبخندمیکنن وحرف میزنن من ساکتم حس میکنم حالا تودلشون میگن این امله ک*خله و فلان....
برابقیه عجیبه و درک نمیکنن شایدبگن خب حرف زدن چیه حرف بزنن مث بقیه ولی نمیتونم واقعا
فقط کسایی ک مث منن درکم میکنن