2777
2789
عنوان

کی پدرش با ازدواج اش مخالف بود

79 بازدید | 11 پست

کی پدرش با ازدواجش با اون شخص مخالف بود؟

الان زندگی تون چطوره

روزی بنده ای از خدا پرسید اگر سرنوشت من را از قبل نوشته ای پس چرا دعا کنم؟خدا رو کرد و گفت شاید نوشته باشم هرآنچه او دعا کرد...🤍.               خدا من نمی‌دونم چی قراره پیش بیاد خودت کمکم کن دستمو ول نکن می‌دونی جز تو امیدی ندارم:)🤍🌊شکرت خدایا.   ۲۳مهر۱۴۰۳

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من والان عالی

خدارو شکر عزیزم چجور راضیش کردین 


روزی بنده ای از خدا پرسید اگر سرنوشت من را از قبل نوشته ای پس چرا دعا کنم؟خدا رو کرد و گفت شاید نوشته باشم هرآنچه او دعا کرد...🤍.               خدا من نمی‌دونم چی قراره پیش بیاد خودت کمکم کن دستمو ول نکن می‌دونی جز تو امیدی ندارم:)🤍🌊شکرت خدایا.   ۲۳مهر۱۴۰۳

ما هر دوتا خانواده مخالف بودن دلیلشم این بود خانواده شوهرم میگفتن بابای دختر زن ذلیل مامانش فقط حرف میزنه خانواده من میگفتم بابای پسر مردسالار زنش آدم حساب نمیکنه 🤣

فقط 13 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

پدر همسرم و همسرشون مخالف بودن 

الان زندگی خوب و قشنگی داریم 

 چرا جملات سطحی‌تان را با «ما مرد‌ها با ما زنها»شروع میکنید؟لطفا کژی،کمبود های عاطفی و ایراداتتان را به پای کل جمعیت زنان یا مردان ننویسید.مثلا بگویید من زیاد دروغ میگویم نگویید ما مردها نمیتوانیم راست خیلی چیزها را بگوییم.یا بگویید من بداخلاقم نگویید ما زنها تمام پاییز خلقمان تنگ است... 

من 😂😂😂

البته من با نارضایتی ازدواج نکردم 

تقریبا چهار پنج سالی خودمم مخالف بودم، بعد از چهار پنج سال من اوکی شدم ولی پدرم مخالف بود بازم چهار پنج سال طول کشید تا پدرم رضایت داد 

زندگیمون خوبه خداروشکر 


بابام مخالف بود با وجودی که راضیش کرده بودم هم باز تا وقتی اومدم خونه خودم اصلا راضی نبود دیگه دید من شوهرمو دوست دارم و زندگیم خوبه و شوهرم آدم بدی نیست یهو اخلاق بابام هم خوب شد باهاش 

مرا عهدیست با ماهی ؛ که آن ماه آنِ من باشد / مرا قولیست با جانان ؛ که جانان جانِ من باشد 🫂♥️ .خیاطم🥹🪡🧵

امضات خیلی قشنگه، انشالله صحیح و‌سالم بغلش میکنید و خوشبختیتون تکمیل تکمیل میشه.

قربونت برم عزیزم سلامت باشی

فقط 13 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

یه عذر خواهی کنم

opium | 20 ثانیه پیش

شب ‌‌‌‌

sogoli48 | 8 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز