پسرمن یازده سالشه همش میگه مامان بچه بیار خودم کاراشومیکنم تو که دخترت ماشاالله بزرگه تو فقط شیر بده بهش بقیه شو بسپار به اونا چون هرچی بزرگتر بشه عسل تر میشه نمیزارن تو دستت بهش برسه
خدا تواناییشو بهت میده بتونی تو نوزادی ازش نگهداری کنی و گریه و بقیه چیزاشو تحمل کنی ولی بعدش حوصله نداری باهاش بازی کنی و واسه درس و مشقت حوصلت نمیاد که دیگه دخترات کمک میکنن باور کن ببشتر مامانا همینن حوصله ندارن
اسی هم میخوام دعوات کنم هم دلداری ولی الان فقط غصه ی پسرت رو بخورم ،در نظر بگیر میخوای وارد دنیایی بشی که مادرت هر لحظه از بوجود اومدنت کفر بگه🫠
دخترعمه من بچه اولش ۱۸ و دومی ۱۰ سالش بود و طبیعی جلوگیری میکرد که سومی آمد
کم کاری خودمون رو گردن خدا نمی اندازیم وقتی روشی ریسک بالا داره آدم اکر بچه نمیخواد انجام نمیده
من خودم رو می اندازم دریا ....ریسک بالا داره اما خدا بخواد نجات پیدا میکنم؟!
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
عزیزم ببنین چقدر خدا دوستت داشته پسر شده بازم جای شکر گذاریت هست این حرفا🥲؟؟؟
چقدر منو یاد دوستم انداختی مثل شما همش میگفت ولی دلیلش چون جنسیت دختر شده بود مثل بچه قبلیش
یک هفته مونده به زایمان بچش خفه شده بود تو شکم بند ناف نمیدونم چیکار شده بود سزارین کرد بچه مرده وقتی کسایی که بااون حامله بودن بچه هاشونو میبینه میگه کاش لال شده بودم فقط شکر گذاری میکردم الان بچه منم اینجوری جلوم می‌دوید و.....😔
عزیزم بچه هم که بیاد بازم میتونی به خودت برسی
اگه سزارینی هستی بعد از ۴۰ روز توی خونه کلاس انلاین ورزشی بگیرر، ورزش کن
بچه رو به دخترات یا کسی بسپر و ارایشگاه برو
بچه رو بزار توی کالسکه پیاده روی برین ، خرید برین
زندگی رو سخت نگیرر، خودت رو از تک و تا ننداز ، ان شالله همه کار میتونی بکنی
