نامجو میخونه : که من هستم آن تک درختی/که در پای طوفان نشسته/ همه شاخه های وجودش/ ز خشم طبیعت شکسته....🍂 و من با تمام وجود حس میکنم🗓️ «عشق سلطان است و باقی بنده ایم✨» ای دانای بزرگ چه کسی مرا پاسبانی میکند اگر تو از من غافل شوی؟ای هستی بخش مرا به نیروی مهر و دوستی از شر بد منشان نگهداری نما! اگر او را کسی بدانید که فراسوی ابرها نشسته و با چوبی جادویی پیوسته از ستایشگران خود پشتیبانی میکند و جهان را برای یاری رساندن به پیروانش زیر و رو میکند راه خود را نیافته اید! آن مینوی نهفت، همان مهر و امید است که در آوا و آهنگ چوپانها به گوش میرسد ، در واژه چکامه سرایان به نگارش در می آید یا در تیشه چکش هنرمندان بر سنگ سختی ، نگاره می سازد. چون این دانه ها به یکدیگر بپیوندند رشته مهر توانا ترین میشود و پرده هستی از آن رنگ میگیرد. « قسمتی از کتاب مورد علاقه من