تو تاپیک های قبلم هست مشکل من و جاریمم حالا خلاصه میگم من بجز خودم 5تا جاری دارم و من آخریم و کوچیک تر من و یکی از جاری هام خیلی باهم صمیمی بودیم اون 27سالشه و من21 ایشون هر موقع بامن درد و دل میکرد و همیشه حرفامونو به هم میگفتیم که اون قایمکی همه ی حرفامو به خانواده ی شوهرم میرسونده و به باهم کلی دعوا کردیم حالا بماند
امشب تولد پسر خواهر شوهرم بود وقتی من رفتم همه رسیده بودن و اونم بود سه تا از جاری های دیگو و مادر شوهرم و اون جاریمم تویه ردیف نشسته بودن منم وقتی رسیدم به اونا با همشون یکی یکی سلام کردم و دست دادم ولی به اون که رسید پرو پرو نشسته بود و میخواست سلام کنه که منم روم کردم اون طرف و رفتم تو اشپز خونه پیش خواهر شوهر
به نظرتون کارم خوب بود