2777
2789
عنوان

خاطره ای از کرمانی ها

160 بازدید | 20 پست

اول بگم که به شهادت تاریخ، کرمان پناهگاه شاهان بی پناه و دلسوخته است، زمانی که ایران در آتش حمله اعراب میسوخت، اولین پناهگاه یزدگرد سوم کرمان بود، زمانی که لطفعلی خان زند، شهر به شهر تنها و غریب تحت تعقیب ایل قاجار بود،  پشت دروازه های کرمان پناه گرفت. تخت طاووس که در کاخ گلستان تهرانه، به پاس وفاداری، فروتنی و مهربانی فاطمه خانم کرمانی سوگلی فتحعلی شاه قاجار طاووس نامیده شد. پدرش از حامیان زندیه بود که به دستور آغا محمد خان قاجار کشته شد و فاطمه هشت ساله را اسیر کرد و  به فتحعلی خان (اون زمان با عنوان ولیعهد قاجار باباخان) هدیه داد.

من  خودم شهری دیگه دانشجو بودم. معمولا یه تازه وارد به اتاق خوابگاه، با گارد گرفتن و رفتار محتاطانه ساکنین اتاق مواجه میشه، هم اتاقیای جدید من کرمانی بودن خودشون اومدن دم راه پله ها استقبالم. کمک کردن چمدونمو ببرم. کمک کردن وسایلمو بچینم توی کمد، تازه وارد بودم شام و صبحانشون را با من سر یه سفره تقسیم کردن. 

مورد بعدی دختری بود ناسازگار که با هم اتاقیاش بحث زیاد داشت، اونا بیرونش کردن و چون اخلاق تندی داشت هیچ اتاقی پذیرای حضورش نبود، من یه بار توی سرسرای خوابگاه دیدمش پر از اضطراب و نگرانی بود، تنها اتاقی که قبولش کرد  اتاق دخترای کرمانی بود 

کرمان و کرمانی پناه بی پناهانه، با محبت و بی ریا، حتی اگه نداشته باشه هم نان خشکش را با لبخند با تو تقسیم میکنه.

همه جا خوب و بد داره  این صرفا خاطره ی من از چند نفر به عنوان  جامعه ی مردم کرمان بود. یه خاطره دیگه هم دارم ازشون....بگم؟

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

😂😂 منظورت از پولدار دقیقا چیه چون همه جا پولدار نیست

چند تا از شهراشون مثل رفسنجان خیلی پولدارن

داییم اونجا مهندسه

عزیزان کاربری دست دو نفره اگر تاپیکا هماهنگی نداره فکر نکنین سرکارین😂

بالای ۷0 درصد تو این خطن

خب تو نخر قیافت به تریاکیا میخوره ک صدات زده🤌

عضو گروه قد بلندا شدم 😂👈https://www.ninisite.com/discussion/topic/11223900/%d9%85%d8%a7-%d9%82%d8%af%d8%a8%d9%84%d9%86%d8%af%d8%a7?page=1

اخی عزیزم 

ممنونیم ازت🫂💚

 مرا دردی ست اندر دل که گر گویم زبان سوزد                      اگر پنهان کنم، ترسم که مغز و استخوان سوزد...                                            https://daigo.ir/secret/71667746367 

نگفتید بگم ولی میگم، بیمار شده بودم حالم بد بود از همخوابگاهی ها کمک خواستم، هر کی سرگرم حرف و کار خودش بود، تنها کسی که جوابمو داد و پیگیر حالم شد یه دختر کرمانی بود که بنده خدا خودش مریض، درگیر درد و سرطان بود. انشاالله هر جا هست در سلامت و شادی باشه

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792