2777
2789
عنوان

😍خوشگلا از خاستگارای سمی یا اکس هاتون بگید بخندیم

| مشاهده متن کامل بحث + 1005 بازدید | 80 پست
من خواستگار سم نداشتم همه خواستگارام خیلی پیله بودن ول نمیکردن من خودم سم بودم نماز میخوندم تا ولم ک ...

اره بابو سخت نگیر حتما عالی بودی که پیله بودن بعد پسرا یطورین که پسشون بزنی بیتر میخان بدستت بیارن از باخت بدشون میاد

به بخشیدن آدما ادمه میدم تا زمانی که تفنگ بخرم🙃😉

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هموووون،اصلا نمیدونی چه وضعی صدا میداد دهنش پاشدم رفتم تو اتاق دیگه من اعصابم نمی‌کشه برا صدای دهن ک ...

خدا خواست بخوره..خیار سرنوشت ساز 

شما هم تو گوشی هزارتا اسکرین شات دارین ک هیچوقت نمیخونیدش ... توی اینستا کلی پست ذخیره کردین ولی یبارم بهش سر نزدید یا فقط من اینطورم  😑😐 سنگین ترین عمل در روز قیامت صلوات بر حضرت محمد ص و خاندانش هستش حتی اگ وقتم تو این سایت گاهی تلف شده ولی همراه نی نی سایتی ها ترازوی عمل خوبم سنگین تر شده با صلوات پی در پی فرستادن 😁چ فرهنگ خوبی داره اینجا ....حالا ی صلوات منو مهمون کنید تشکر 😜علت انتخاب پروفایلم اینه ک در روز شهادت حضرت رقیه عضو اینجا شدم هیچ چیز این دنیا اتفاقی نیست شاید هزاران درس ازینجا گرفتم

من که دوست پسری نداشتم و ندارم. یه خواستگار از بچگی داشتم. پسر داییم بود که حتی توی ۱۷ سالگی نشون هم آوردن، ولی نشد.

در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۸۵ ، در شهر اهواز و در بیمارستان رازی ، دختری پا به جهان گذاشت که چون سقط نشد و سگ جون بود، نامش را آیه گذاشتند، یعنی معجزه و نشانه خدا. بلی او یک ته تغاری ناخواسته بود، ولی بعدا خواسته شد.

من که دوست پسری نداشتم و ندارم. یه خواستگار از بچگی داشتم. پسر داییم بود که حتی توی ۱۷ سالگی نشون هم ...

چرا نشد؟

به بخشیدن آدما ادمه میدم تا زمانی که تفنگ بخرم🙃😉

آره والا

من یه دوست داشتم نزدیک ۴ سال دوست بودیم سر بی منطقی وعصبی بودنش کات کردیم این ادرس منو از هم دانشگاهیام گرفته بود توی شهر نبودیم بابام فوت شده بود سوم چهارم بابام خونه شلوغ این نفهم در زد اومد داخل😑😑😑گفت من همکار دوست نسرین خانومم بعد همه منو نگاه میکردن یکمی بعد اونو اصن تا رفت من نفسم حبس شده بود

به بخشیدن آدما ادمه میدم تا زمانی که تفنگ بخرم🙃😉

چرا نشد؟


چون موقعی که به دنیا اومدم، مادرم ضعیف بود و چند روز، تقریبا یه هفته بیمارستان بود. توی این مدت، پیش زن داییم بودم و از شیر زن داییم خوردم. گفتن که نمیشه ازدواج کنین، چون به پسرهای داییم محرم هستم.

در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۸۵ ، در شهر اهواز و در بیمارستان رازی ، دختری پا به جهان گذاشت که چون سقط نشد و سگ جون بود، نامش را آیه گذاشتند، یعنی معجزه و نشانه خدا. بلی او یک ته تغاری ناخواسته بود، ولی بعدا خواسته شد.

یه روز رفته بودم مسجدمون نماز بخونم یه خانومی همونجا خواستگاری کرد. گفتم مامانم باید بگه گفت خب خونه تون کجاست منم گفتم همین کوچه آقا یارو پیگررر که داشت میومد باهام دنبالم که بیاد خونه مونو پیدا کنه که به مامانم بگه🤣😫

منم سریع محل رو ترک کردم 

یعنی تو عمرم این جوری مثل اسب ندوییده بودم تا خونه 

چون موقعی که به دنیا اومدم، مادرم ضعیف بود و چند روز، تقریبا یه هفته بیمارستان بود. توی این مدت، پیش ...

ای چه بد 

امید وارم بهترین خا واست گلم

به بخشیدن آدما ادمه میدم تا زمانی که تفنگ بخرم🙃😉

خیلی سال پیش یه بار سر یه درگیری فیزیکی با معلممون که معلممون زد تو گوشم منم زدمش  تو دبیرستان رفتم دفتر مدیر دزدکی زنگ زدم ۱۱۰اومد که بگم این معلمه من رو زد بعد یکی از همون  پلیسها که اومده بود دبیرستان بعد یه ماه اومد خواستگاریم  خیلی هم آدم مهربونیت بود خیلی وتا دوسال بعد هم خانوادش ول نمی‌کردن خواستگاری اومدن رو البته پدرم  ردش کرد جواب منفی داد چون اصلا  قصد ازدواج نداشتم تو اون سن 

 این موضوع مال خیلی سال پیشه ولی همیشه برام سواله چرا  با اینکه میدونست من یه کتکی هم معلممون رو زدم برام عجیب بود چرا میخواست با یه دختره دعوایی مثل من ازدواج کنه ؟

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792