سال ۹۷ بود پرستاری قبول شدمو نرفتم الان افسوس می خورم شاید پرستاری می خوندم این همه بلا سرم نمی اومد الکی خودمو درگیر عشق عاشقی کردم اخرشم من موندمو یه پسر چهار ساله که مادرش طلاق گرفت
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
اگر جواب ریپلای توهین آمیز ، بی منطق و مغالطه آمیز ، مشرکانه ، غرب زده ، ضد دین و....شمارو ندادم بدون به عنوان یه دختر فرهنگی در شان خودم ندونستم باهات دهن به دهن بذارم. بالاخره یه فرقی باید بین شخص من و تو باشه دیگه🤓