مامانم و خواهرم باهم نمی‌سازن . خواهرم ده سالشه. بابام که خونه باشه اصلا اجازه نمیده مامانم با بچه ها دعوا کنه نمیذاره از گل نازک تر بهشون بگه هرچی بگن باید قبول کنه . یه چند وقته بابام بیمارستان بستریه دیروز خبر دار شد که مامانم و خواهرم دعوا کردن ، کلی با مامانم دعوا کرد بعد گفت زنگ میزنم باشگاه که بعد مدرسه بچه بیاد ناهار بخوره سریع بره کلاس والیبال و ورزش و بازی دو سانس پشت هم اونجا بمونه اینجوری وقتی میاد خونه خسته ست و می‌خوابه . کلاس زبان و باله هم میره . الان مامانم نشسته گریه میکنه که این اگر این همه کلاس بره کل روز رو بیرون خونه باشه دیگه نمیشه جمعش کرد همینطوری پررو و حاضر جوابه و تربیتش از دستم در رفته و چرا منو آدم حساب نمیکنید خودتون تصمیم میگیرید اصلا از من نمی‌پرسید.
