سلام بچها همونطور که خیلیانون میدونید من طبقه بالای مادرشوهرم زندگی میکنم و عروسه عمومم در واقع چند وقتیه یه جاری جدید امده برامون که منو ایشون خیلی اختلاف عقیده و نظر داریم ایشون مذهبی هستن به شدت ولی من نه (با احترام به تمام ادمای مذهبی )
اوایل من خیلی به ایشون احترام میزاشتم باهاش صحبت میکردم هزجا میخواستیم بزیم من زنگ میزدم بهش که شمام بیا
من چون فامیلم و عروس عموم شدم عموم به من بیشتر از اون دوتا عروسش توجه میکنه و میگه هرکی بره از پیشپ نمیزارم تو بری (البته من خودم با این قضیه مشکل دارم)
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیزم چطور اون میاد زنگ شوهرت میزنه بدت میگه تو هم برو پیش برادرشوهرت درد دلت باز کن بگو داره زندگیم ...
فرق من با اون اینه ک دلم نمیخواد شوهرش و بندازم ب جونش
بعدازظهر امدم پایین عموم گفت بهش زنگ زده و همه چیزو گفته اونم معذرت خاهی کرده گفته حرفام ب منظور خاصی نبوده و نمیدونستم پریا ناراحت میشه (جون عمش) عمومم گفته دیگه نگو و دخالت نکن نه تو زندگیش نه تو تربیت بچش
شانسی که داری عموت و برادر شوهرت طرفت هستنجلو این جاری ساکت نباش مثل خودش سلیطه باش
عزیزم بخدا نمیتونم سلیطه باشم بدم میاد از اینجور رفتارا فتنه گری بلد نیستم بارها دیدم ب شوهرش دوروغ مبگه میتونستم برم ب برادرشوهرم بگم و فتنه درست کنم ولی بدی کنم ک جی بشه
خوبی هیشکی پیش خدا گم نمیشه دست اینجور ادمام رو میشه
اگه پرداختن به موضوع تاپیک بود که اینکه شما بحثو کشیدی که نیم نیم تنه پوشیدی رفتین بانک هم حاشیه ای ...
منظور من این بود که مادر خودم که دیگه مادرم هست جلو شوهرم این حرف رو زد اما رو شوهر من اثر نداشت تازه اینجا شوهرم میتونست بگه مادر خودت گفته چطور شوهرت به خاطر حرف جاریت به لباس تو گیر داده که بعد استارتر گفت شوهرش کلا گیر هست