من ۸ماهه باردارم رفتم قشنگ شام پختم بعدوقته کشیدن شدبهم گفت ازبالای کابینت چنتاپیش دست بیاربعدیکم صدادادبرگشت گفت توخونه ی خودتونم اینشکلی کارمیکنی ظرفام لب پرمیشه 😔😔این روزام کلی حساس شدم بغض کردم به خدایبارتواین ۸ماه کسی نیومده بهم سربزنه چاره ی ندارم چون کسیوندارم تواین شهرغریب مجبورم برم خونشون😔😔
عزیزم🫂 بیا بغلم
حق داری حساس شدی الان
چند سالشه چرا خودش غذا نپخته
میگفتی بله خونه خودمم همینم.شوهرم میگه فدا سرت.ظرف بشکنه دوباره میخرم برات دل تو نشکنه
خودش کمرش بریده بود به زن پا به ماه کار میده
اخییی ولش کن حالا شامت چییبود دختر
بره گمشه
تا کی میخاین برا اینجور ادما کارکنین
منم غریبم ولی دیگه دوره حمالیم گذشته.اصلا تحویل نمیگیرم
ان شالله بچت بسلامتی بیاد بغلت حواست کلا پرت بچه میشه
چه مادر شوهره تلخی. حق داری ناراحت شی
ای جانم حق داری حساس باشی .. چه مادرشوهر نیش داری واقعا
وا عوض تشکر که تو خونش داری کار میکنی ایرادم میگیره؟! واقعا ساده ای ماه هشتمی خودتو سنگین بگیر بشین منم ازین کارا کردم ماهای اخر مادرشوهرم مهمون داشت پاشدم گفتم من ظرف میشورم یه دختر مهمونم مثلا اومد کمکم از اولم رفت خودشو مشغول دستمال کشیدن گاز کرد همه نشسته بودن تا ظرفا تموم بشه پاهام کبود شد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
