بیایین ولی تو رو خدا همینجوری رو باد هوا جواب ندین،فکر کنید زندگی خودتونه،۱۲ ساله ازدواج کردم یه دختر دارم،شوهرم شغلش آزاد،ولی اصلا درآمد درست و حسابی نداره،اما وقتی پول دستش باشه خیلی خیلی خیلی دست و دلبازه،تریاک مصرف میکرد که خیلی خیلی سر این قضیه با هم بحث و دعوا داشتیم،حالا یه مدتی بود تقریبا سه ماه گذاشته بود کنار و باشگاهم میرفت ولی به شدت عصبی و فحاش هست و دست بزن هم داره،این حدود سه ماه اخیر خیلی متلاطم بودیم و همش دعوا داشتیم،اینم بگم من اصلا از اول زندگیم خیلی پول از همسرم نگرفتم و حتی اولین خونه که رهن کردیم پول رهنش رو پدرم داد و خیلی همیشه کمکمون کرده پدرم چون از اول همش میگفت پسر خوب و سالمی هست فقط مشکل مالی داره اونم خودم کمکتون میکنم،کلا همسرم سالی فقط یبار نهایت دو بار بهم پول میده کشاورزی که برداشت کنن مبلغی بهم میده دیگه خبری نیست تا سال دیگه دیگه همش پدرم کمکم میکنه خودمم مدرسه غیر انتفاعی تدریس میکنم خلاصه اصلا اذیتش نمیکنم برای مسائل مالی،دو ساله خونه دار شدیم و مستاجر نیستیم،از پارسال پاییز همش بهش میگم برو تهران یه کاری برا خودت جور کن هر دفعه یه بهانه میاورد که بیراه هم نبود یبار میگفت جا ندارم یبار میگفت ماشینم خراب و ... این اواخر هم کارت هوشمند ثبت نام کرده بود که طول کشید تا بیاد همش میگفت منتظرم کارت هوشمندم بیاد بعدش برم توی شرکتی جایی،جوری شده بودم که لحظه شماری میکردم فقط یه مدت ازم دور بشه بلکه آرامشی بگیرم چون هم کتکم میزد هم فحاشی میکرد البته منم فحش میدادم ولی اون دعوام هم میکرد،خلاصه یه روز قهر کردم بعد اون نمیدونست فکر کرد مثل همیشه اومدم خونه مامانم اینا شبش اومد که مثل همیشه بریم خونه بابام باهاش صحبت کرد و گفت حق برخورد فیزیکی نداری وگرنه کسی هم هست باهات برخورد کنه آخه آدم تو این دوره زمونه دست رو زن بلند میکنه
خب
چقدر خوب و سالمه😐😐😐
ببین خودت وقتی دستت تو جیبته این مرد تو زندگیت چ خاصیت داره؟؟؟
مرده نا سلامتی مسئولیت خانواده گردنشه اگ بچه دوم بیاری نتونی بری سرکار عمت که نمیاد خرج شمارو بده
شوهرت خیلی بی مسئولیته
یا درستش کنید یا طلاق
حالا جداااا از دست بزن و .... نظرمو گفتم
با مشاوره هم صحبت کن
بعد خلاصه بابام گفت به نظر من اگه اینجور این زندگی اصلا ارزش نداره،بعد تو حیاط نشسته بود وقتی حرفامون رو زدیم بهش بی اعتنایی کردیم اول پدرم اومد تو،بعدشم من خودم اومدم تو،یه مدت تو حیاط تنها نشست بعد دخترم رفت گفت بابا بیا تو گفت بیاین بریم دخترم گفت مامان نمیاد اونم گفت نه میاد،صدام زد گفتم چیه گفت بیا بریم گفتم نمیام،مامانم گفت مگه از روی جنازه ام رد بشه بیاد ما این تک دختر رو با ناز و نعمت بزرگش کردیم تو اینجور هر سری بدنش رو کبود کردی هیچی نگفته
تو این ۱۲ سال چند بار ازش کتک خوردی ؟
اخرین بار که کتک خوردی کی بوده چجوری بوده ؟
بعد خودم بهش گفتم برو دیگه،رفت،دیگه حدود ده روز خبری ازش نشد نه خودش اومد نه خانواده اش،البته به خانواده اش نگفته چون ما قبل هر چی میشد میگفتیم کسی متوجه نشه کلا هر اتفاقی میفته از اون خانواده ها نیستیم که اعلام کنیم و به همه بگیم،حالام خونه رو ول کرده رفته تهران،نمیدونم چکار کنم،بابام میگه از خداشه که هیچ اقدامی نکرده از نظر من ولش کن،مامانم میگه بیخیال هست آدم بیخیالی هست ولی دوست داره نمیدونم چکار کنم
نه،ببین بی مسولیت نیست،مرتب کار میکنه بنده خدا اصلا بیکار نمیمونه تا هزار تومن هم دستش،میاد خدایی برا خونه خرج میکنه ولی متاسفانه حقوقش کمه مشکلی که اکثر مردم باهاش دست و پنجه نرم میکنن،وگرنه کوتاهی نمیکنه ولی حقوقش کفاف نمیده
زیاد نبوده،ده دوازده بار،ولی این دو سه ماه آخر که خودش وضع محل کارش کمی ریخت بهم و کمی جیبش خالی تر شده بود منم واقعا دیگه بی اعصاب تر شده بودم تا چیزی میگفتم دیگه سریع دستش رو میبرد عقب که بزنه یبارم خیلی بدجور زدم که هنوزم گردنم درد میکنه
وقتی دست برن داره تو فقط خورد و شکننده میشی نرو تا بترسه دیگه تکرار نکنه کارشو کار نباشه اسنپی چیزی ام‌نمیتونه بره یعتی خونه نباشه ؟ماشین سنگین داره ؟
چون میزنه باید جدا شی
منتظر بمونم تا دوباره بیاد
کاری دیگه نمیتونی بکنی
اگه به بی پولی باشه پس باید مردم همدیگرو تا الان تیکه پاره میکردن
دوست عزیز اینطور برداشت کردم چون حمایت خانواده تون رو دارید یکم حاضر جوابی میکنید
بهتره روشتون رو تغییر بدید
خودتون هم میگید مخارج بالاس و یکم سخته تامین هزینه ها و اقایون تو فشار هستند
