سلام خانما
من چندسال پیش باهمسرم آشنا شدم
تو یه مکان اداری باهم آشنا شدیم و چندماهی منو زیر نظر داشت تا اینکه پیشنهاد ازدواج بهم داد و زن برادرشو واسطه کرد و اولین بار قرار گذاشت منو با داداشش و خانمش اشنا کنه . همه چیز خوب بود و معیارای منو تقریبا این خانواده داشتن و خود پسر .
دو سه هفته ای دوست بودیم تا اینکه اومد خواستگاری و ما با رضایت صددرصدی هر دو خانواده ازدواج کردیم جلسه خواستگاریمونم کلا دو جلسه بود . آدمای خوبی بودن ولی همسر من درآمد زیادی نداشت و نمیتونست مناسبتا مثل شب یلدا و عید غدیر و عید نوروزو ..... برام طلا بیاره .یه کادوی جزیی میاور در حد لباس و تنقلات . ولی من چون میدونستم تو خانوادشون رسمه که اگر پسر نداشت خانواده میبرند برای عروس؛ باعث میشد نیاوردنشون را کم کاری بدونم و خیلی ازشون دلخور بشم چون واسه جاری قبلیم تقریبا همه کاری کرده بودند .
خلاصه دوران عقدم به هزار داستان گذشت و حتی طلای اصلیمم که سرویس میشه با چندتا النگو هم میخواستند از زیرش در برند ولی با اوقات تلخی هایی که پیش اومد مجبور شدند بخرند چون دیدند داره آبروشون میره .
تا اینکه عروسی کردیم کادو عروسی هیچی ندادند کادوعقد هیچی ندادند
زایمان کردم هیچی ندادن تولد پسرم شد هیچی ندادند .مسافرت میرفتند سوغاتی نمیاوردند کلا ذوق و شوق هیچی نداشتند . فقط دو دفه رفت مشهد برا پسرم دمپایی و لباس آورد یه دفه هم رفت مکه یه الیزابت ۷۰۰تومنی آورد .
جالبه که آدمای بدی هم نیستند اصلا هم اهل دخالت و مادر شوهر بازی و اذیت عروس نیستند ولی خیلی کم کاری کردند
حالا تصمیم دارم خواهر شوهرم که هر موقع خواست ازدواج کنه
کادو عقدش و عروسیشو یه چیز خیلی جزیی بدم و واسه زایمان و پاگشا و این برنامه هاش اصلا محل نزارم عین خودشون باشم دقیقا ولی باهاشونم خوب باشم . هر وقتم گله کردند بگم کمم گیری کمت گیرم نمرده ماتمت گیرم .
به نظرتون کار من اشتباهه ؟!تروخدا فقط کینه توزانه و یک طرفه نظر ندید .