دیشب یه مهمونی زنونه گرفتیم دختر دایی های مامانمو دعوت کردیم ۴ دختر دارن هم سن من یکی دوسال کوچیک بزرگتر
یکیشون همسن منه ( ۱۷ سالشه) دوماه پیش عقدش بود یکیشونم ۱۹ سالشه پارسال ازدواج کرد یکیشونم ۱۸ سالشه چند ماه پیش نامزد کرده منو و یکی دیگشونم مجردیم
خلاصه آهنگ گذاشتیم داشتیم میرقصیدیم این دختره که همسن منه همش میگفت هووو عروسی منه برقصید
منم از شوخی و با خنده گفتم دخترا قدیم روشون نمیشد اسم شوهراشونو بگن بعد ساحل همش میگه عروسی منه😂
اونم برگشت گفت خوب شوهر نیست اگه شوهر بود توهم الان شوهر کرده بودی😐
سه تاشون نشسته بودن پیش هم عکسا خودشونو شوهراشونو نشون هم میدادن و این وسطم هی عکس برادر شوهراشونپ نشون من میدادن میگفتن بیا جاری ماشو هر هر میخندیدن😐حس کردم من ترشیدم اینا زود ازدواج نکردن