خیلی مهربونه عاشقمه تازه ی ماهه رفتیم خونه خودمون بیدار شدم دیدم ظرفا رو شسته میوه قاچ کرده برام هر روز اینطوریه ، بغلم میکنه حرفای عاشقانه میزنه بهم اما من تو فکرم فحشش میدم میگم دیوونس یا میگم تو ذهنم گمشه بره چرا میچسبه بهم یا بغلم میکنه کلا بغل میکنه یا بوسم میکنه حالم بهم میخوره... بیخودی ازش بدم میاد نمیدونم چم شده نمیدونم چرا من اینطوریم 😭😭😞 چم شده ؟
ظاهرش باب میلته؟
ترتمیزه؟
شاید احتیاج به چند ساعت تنهایی داری
خوشی زده زیر دلت
خوشی زده زیر دلت
از قدیم همین بوده آدم خوب رودیوانه میبینن
خودت رو مجبور کن که بهش محبت کنی
فقط محبت اونو دریافت نکن
کم گم خوب میشی
مهربون باش باهاش
متاسفانه همیشه همینه
کسی ک دوستمون داره رو دوست نداریم
حالا اگر همین ادم بهت محل نمیذاشت و ازت فرار میکرد میدویدی دنبالش
آدما دنبال اون چیزین ک سخت به دست بیاد و دم دست نباشه
همونطور بودم....
از اول همین طور بودی حست بهش این بود؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
