2777
2789
عنوان

پدر شوهر بدجنسم

| مشاهده متن کامل بحث + 4250 بازدید | 181 پست
اونوقت شأن خودشو میاره پایبن

نه بابا ،،شلوغ بازی درنیاره یه تیکه یه حرکتی باید بزنه

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان دل گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد،این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!❤️❤️

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حرفش برای شمام عجیب بود نه؟ میخواستم ریپ بزنم که گفتم ولش کن شاید حق با اونه

منظورش چیز دیگه ای بود میگه که نباید برای همچین چیزایی بهم بریزه حقیقت رو هم میگه اگر قرار باشه برای همچین چیزایی آرامش ارزشمند خودمون رو بهم بریزیم که مشکل روحی پیدا میکنیم

نه خیلی بزرگه باید انقدر خود خوری کنیم که مغزمون منفجر بشه تا ساعت ها گریه کنیم و بگیم فلانی چرا با ...

نگفتم خودخوری کنه و ساعتها گریه کنه ولی اینکه بگی بخاطره همچین مسئله کوچیکی خودتو اذیت نکن به رو خودت نیار خیلیییییی عجیبه!!!یکم برا خودتون ارزش و احترام قائل باشید اینجوری اجازه میدید دفعه بعدی یه چیز بدتری بهتون بگه

کاربری دو نفره ی من و دخترخالم .                              پشتِ من خدا بوده همیشه ...🙏🏻

منظورش چیز دیگه ای بود میگه که نباید برای همچین چیزایی بهم بریزه حقیقت رو هم میگه اگر قرار باشه برای ...

این چیز کوچیکی نیست درک کنید 

این هم توهین به شعور کسیه که ناموس خودته 

هم کوچیک کردن عمدی طرفه 

اگه این چیزی که شماها بهش میگید کوچیک نادیده گرفته شه قطعا باید منتظر توهین و تحقیر های بدتری باشه 

تا وقتی مظلوم هست ظالم وجود داره 

وقتی کسی مظلوم بازی در نیاره و شأن و شخصیت خودشو حفظ کنه ظالم غلط میکنه ظلم کنه

نگفتم خودخوری کنه و ساعتها گریه کنه ولی اینکه بگی بخاطره همچین مسئله کوچیکی خودتو اذیت نکن به رو خود ...

چطور رفتار کنم پدر شوهرم خیلی کارهای بدی می‌کنه اینا نمونه های کوچیکشه

این چیز کوچیکی نیست درک کنید این هم توهین به شعور کسیه که ناموس خودته هم کوچیک کردن عمدی طرفه اگه ای ...

پدرشوهر انقدرررر خاله زنک!!!! فک کن به عروسش میگه آرایش کن آبرومون نره!!! چه زشتتتت

کاربری دو نفره ی من و دخترخالم .                              پشتِ من خدا بوده همیشه ...🙏🏻

این چیز کوچیکی نیست درک کنید این هم توهین به شعور کسیه که ناموس خودته هم کوچیک کردن عمدی طرفه اگه ای ...


ای خواهر دلم اونقدر پره 

تازه من تک دخترم خونه با جهیزیه آوردم کدوم عروس خونه و جهیزیه میاره که داماد بره توش کلا پدر شوهرم رفتارهای بدی از خودش نشون میده به شدت هم خسیسه نظامی هستش و کلا خونه شون مردسالاریه 

نگفتم خودخوری کنه و ساعتها گریه کنه ولی اینکه بگی بخاطره همچین مسئله کوچیکی خودتو اذیت نکن به رو خود ...

عزیزم مسئله واقعا کوچیکه همچین فردی با همچین سطح نمیتونه با رفتارهایی که نشونه ذهن و دل تنگ و سیاهشه نمیتونه بهت آسیب بزنه مگر خودت بخوای باد پاییزی به قلعه آسیب وارد میکنه؟

 کسی ارزش خودش رو میدونه اجازه همچین بی احترامی رو ابدا نمیده تا ابد هم زیر فقر و فلاکت هم جون بده دستش رو سمت همچین ادمی دراز نمیکنه 


چطور رفتار کنم پدر شوهرم خیلی کارهای بدی می‌کنه اینا نمونه های کوچیکشه

قاطع باش،از همون اول خودتو یجوری میگرفتی که جرعت نکنن کوچیکترین حرکتی بزنن که مبادا بهت بربخوره!من خودم همینم تو نامزدی با خونواده نامزدم و خالشو شوهر خالش رفتیم شمال،موقع ناهار که شد نشسته بودم سرسفره شوهرخالش بهم گفت خانم فلانی غذاش تموم شده دیگه؟حالا فک کن من تو اون جمع غریب خودمم هنوز خجالت میکشم بعد قاشق تو دهنم همچین حرفی زد...منم بشقابمو زدم کنار گفتم ممنون سیر شدم،مادرشوهرم اصرار کرد گفتم گناه داره تو سفر حال بقیه رو خراب نکنم خوردم،ولی وقتی رفتیم تو ماشین هررررر چی از دهنم دراومد جلوشون به شوهر خالش گفتم

کاربری دو نفره ی من و دخترخالم .                              پشتِ من خدا بوده همیشه ...🙏🏻

ای خواهر دلم اونقدر پره تازه من تک دخترم خونه با جهیزیه آوردم کدوم عروس خونه و جهیزیه میاره که داماد ...

باهاشون که زندگی نمیکنید؟ 

اگه نه که عالیه 

راحت میتونی روابطتون کمرنگ کنی 

حتی به قیمت این که به بهونه ی کار بری شهر دیگه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792