2777
2789
عنوان

این کار دختر خاله ام بد بود

| مشاهده متن کامل بحث + 725 بازدید | 52 پست
فکر کنم چون اولش پرسیدی اگه شوخی میکنی بگو خواسته بیشتر سر به سرت بذاره در هر حال از اول صحبتاش ایر ...


آخه بهش گقتم


گفتم فلانی اگه شوخی میکنی بهم گبو میخوام برم خرید 

فردا نگی شوخی کردم بمونن رو دستم

و خیلی طبیعی رفتار کرد حتی بحث کادو دادن رو هم انداخت

بی تواما به چه‌حالی من از آن کوچه گذشتم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خیلییی اصلا اگه این حرفو نمیزد میخواستیم خودمون یه کیک کوجیک درست کنیم اصلا شرایط خرید کیک و چیزو ند ...

یاد بگیر همیشه رک بگو، میخوایم یه جشن خودمونی و فقط فقط خانواده خودمون بگیریم در کنار هم.

تا اینجور ادم مزخرفی، خودش دعوت نکنه، اونم بعدش نیاد و بگه شوخی کردیم.

من بودم میگفتم از کادو نترس، بی کادو بیا

خب بهش برخورد و خواست اینجوری تلافی کنه. دخترخاله مریضی داری


 آخه مگه من چی گفتم که بهش برخوره 


اره بوجورم مریض، مریض روانیه

بی تواما به چه‌حالی من از آن کوچه گذشتم...

منم میخوام رابطمو باهاش سرد کنمخیلی شوخی بی معنی کردباعث شد من تو اون شرایط نزدیک ۱ ملیون خرج کنمشای ...

دقیقا همینطور درکت میکنم خیلی سخته این شرایط

هر چیزی نمیشه شوخی کرد خیلی خیلی آدم بی فکر و...دخترخالتون

فقط 44 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تیکر بارداری نیست...کِه کِردار مانَد زِ ما یادِگار...️💜

باید به مادرش میگفتی،.. اما بهش نشون بده ازش خیلی ناراحتی


به عقلم نرسید...


آره نشون میدم


اصلا دیگه نمیرم خونشون

 و باهاش چت نمیکنم

مث قبل صمیم نمیشم اصلا سرد سرد رفتار میکنم

بی تواما به چه‌حالی من از آن کوچه گذشتم...

یاد بگیر همیشه رک بگو، میخوایم یه جشن خودمونی و فقط فقط خانواده خودمون بگیریم در کنار هم.تا اینجور ا ...



 آخه روم نشد

 

ولی اگه اینجوری میگفتم خیلی بهتر بود

واقعا دختر خالم مریض روانیه


بی تواما به چه‌حالی من از آن کوچه گذشتم...

دقیقا همینطور درکت میکنم خیلی سخته این شرایطهر چیزی نمیشه شوخی کرد خیلی خیلی آدم بی فکر و...دخترخالت ...


هعییی


خیلی بیشعوره بخدا

بی تواما به چه‌حالی من از آن کوچه گذشتم...

یا کلا فهمش کمه که اینجوری نه فقط شما بلکه یه خونواده رو سر کار گذاشته یا مادرش فهمیده بوده و بدون د ...


بخدت با داداشم مث دیونه ها بدو بدو کردیم 

حتی رفتیم تو باغمون میوه هم چیدیم تو اون ظهر گرم


بهتربن میوه هارو داداش بیچارم چید با اینکه بشدت گرمش بود


شایدم...

شاید بااونا مشورت نکرده

بی تواما به چه‌حالی من از آن کوچه گذشتم...

دختر خالم برای تولد پسرش دعوت کرد.

از همون اول قصد رفتن نداشتم، چون شرایطم جور نبود.

بعد قطع کردن تلفن یادم اومد ، دقیقا همون تایم برای دخترم وقت دکتر گرفتم، گفتم بهترین بهونه است، زنگ زدم معذرت خواهی کردم و گفتم وقت از قبل گرفتم و ...

با خودم گفتم تو یه سالن گرفته حتما هزینه نفری هست، بزار بگم حداقل براش بار اضافی نباشه، اونم تو این زمونه و گرونی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792