2777
2789

کدوم حس درسته. حسی که تو اون دوران دارم یا حسی که در مواقع عادی دارم.نکنه دارم خودمو گول میزنم توی مواقع عادی

خودت چی فک میکنی 😑😂

آدم تو اون دوران اصن احساساتش قاطی پاتیه

تو که میترسیدی از تاریکی الان چجوری تنهایی خوابیدی؟ کاش میدونستم آخرین غروبه , شهرمون جنگه خیابونا شلوغه , دستت تو دستم میدوییدیم تو کوچه که ازم گرفتنت با یه گلوله ...🕊️🤍

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خودت باید تشخیص بدی

من تو اون دوران نسبت به خودم و عملکردم حس بیزاری دارم و هرچه طولانی تر، بیزاریه بیشتر. بعد که رد میشم با واقعیتهای زندگیم مواجه میشم😄

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

آدم توی اون دوران با جزئیات بیشتری واقعیتها را میبینه، اما خداروشکر در روزهای عادی اون جزئیات فراموشمون میشه والا نمیتونستیم سر کنیم

.                                                                  
خودت باید تشخیص بدیمن تو اون دوران نسبت به خودم و عملکردم حس بیزاری دارم و هرچه طولانی تر، بیزاریه ب ...

من از خودمم بدم میاد ولی اون بیشتر از همه ی ادما رو مخمه. واقعا دلم میخواد بزنمش 🥲

آدم توی اون دوران با جزئیات بیشتری واقعیتها را میبینه، اما خداروشکر در روزهای عادی اون جزئیات فراموش ...

منم به همین فکرکردم که ما این دوران اشتباه میبینیم یا دقیق تر

من از خودمم بدم میاد ولی اون بیشتر از همه ی ادما رو مخمه. واقعا دلم میخواد بزنمش 🥲

من ازش بدم نمیاد ولی انقدر فشار رومه که منم دلم میخواد بزنمش! 

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

من ازش بدم نمیاد ولی انقدر فشار رومه که منم دلم میخواد بزنمش!

بیچاره شوهر منم مثلا بگه شام کی آماده میشه گشنمه چنان دعوایی راه میندازم

در آیینه زنی میبینم زیبا، مغرور و قدرتمند.آن قدر سرسخت که جبر روزگار تارهای سفید لابه لای گیسوانش است، من عاشق این زن هستم💍

منم به همین فکرکردم که ما این دوران اشتباه میبینیم یا دقیق تر

من سختیهای زندگی و مشکلاتشو پررنگتر و عمیقتر میبینم ولی بعدش سرم گرم میشه به چیزهای دیگه و بهشون فکر نمیکنم

الان به شک افتادم که واقعی بینی هست یا سیاه نمایی ذهنمون🥴

.                                                                  
بیچاره شوهر منم مثلا بگه شام کی آماده میشه گشنمه چنان دعوایی راه میندازم

نه دعوا هم راه نمیندازم فقط روزی ده بار تکرار میکنم دلم میخواد یکی رو بزنم، دلم میخواد یکی رو بکشم! اونم میگه خب بیا منو بزن مبگم نه اینجوری آگاهانه حال نمیده😆😆

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   my_00  |  1 روز پیش
توسط   nnnnop  |  10 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز