تاپیک قبلیم توضیح دادم ولی خلاصه بگم که خواهرم ده سالشه با مامانم سر اینکه چرا جشنواره غذای مدرسه براش غذا درست نکرد قهر کرده . بابام بیمارستانه جراحی قلب داره هفته دیگه . مهمون داریم از شهرهای دیگه برای بابام اومدن و چند روزه خونه مان
منم با مامانم دعوام شد که چرا به بچه گیر میدی جلوی مهمون ها که هرکسی به خودش اجازه بده یه چیزی بگه پشت سرش ؟ خلاصه دعوامون شد خیلی شدید . دیشب هم من هم خواهرم از اتاق درنیومدیم بیرون همه مهمونا فهمیدن که با مامانم قهریم . الانم دارم جمع میکنم برم خوابگاه درس و دانشگاه دارم برای بابام اومده بودم یکی دو هفته بمونم ولی مامانم نمیاد عذرخواهی کنه یا حداقل بگه نرو . از یه طرفم میدونم اگه برم بابام با مامانم دعوا میکنه که چرا تنها رفت چیکارش کردی که رفت . خواهرمم تنها میمونه . نمیدونم چیکار کنم برم یا ترم
چرا با مامان بیچاره تون این کارو میکنید این همه فشار روشه نمی بینی؟ جای اینکه تو بری معذرت خواهی کنی جلو مهمون مامانتو خورد کردی بهش بی احترامی کردی، حالا تو بازم میخوای اون معذرت بخواد هیچ، ولشم میکنی میری؟ ناسلامتی بچه بزرگ خانواده ای یکم حالشون رو خوب کن همه با هم آشتی بده بابات مریضه روحیه همو خوب کنید چه وضعه شه همتون باهم ریختین سر مادرتون
نمی گم مادرتون بی تقصیره،تقصیر همتون هست هیچ کدوم همو درک نمی کنید
این وسط به جای اینکه بیاد کمک مادرش کنه،میگه قهر کنم برم خوابگاهخواهر کوچیکش واقعا بچه سرکش و سختیه، ...
خواهرم سنش رو میگم ده ولی واقعا بچه مستقلیه . به قول خودش اصلا مادر لازم نداره . شاید ماهی یکی دوبار کارش به مامانم بیفته وگرنه در کل هیچوقت هیچی نمیخواد همه کارهاشو میتونه خودش انجام بده . وقتی براش کاری نمیکنه مامانم و بعد میاد دعواش میکنه اونم حرصش میگیره جواب پس میده
من هر موقع عصبی میشم و دادو بیداد راه میندازم به همون خدا قسم دخترم میگه مامان ببخش میدونم بخاطر کا ...
مامان من زیاد دعوا نمیکنه چون بابام نمیذاره با بچه ها دعوا کنه ولی حرص درمیاره وظایفش رو نمیتونه انجام بده . شب ها برادرم گریه میکنه نمیتونه ساکتش کنه عقلش نمیرسه سریع بلند بشه در اتاق بچه رو ببنده که اون بیدار نشه . خواهرم همین دیشب صدبار از خواب بیدار شد صبح هم ساعت ۷ رفت مدرسه .دوباره از مامانم ناراحت بود که چرا دیشب سر و صدا کردی
کلا بچه مستقلیه هیچوقت هیچی نمیخواد فقط توقع داره مامانم بتونه کارهای خودشو درست انجام بده
فقط اون مهموناییه که چند روز آوار شدن سرتون یعنی با این همه گرفتاری که مامانت داره به خاطر بابات تازه باید مهمون داری هم بکنه به نظر من معضل اصلی اونان اونا رو بندازین بیرون🤨🤨🤨🤨
فقط اون مهموناییه که چند روز آوار شدن سرتون یعنی با این همه گرفتاری که مامانت داره به خاطر بابات تاز ...
مجبورن که موندن روزهای اول ۲۴ نفر بودن الان شدم هشت نه نفر
یکیش مارربزرگمه راهش از بیمارستان دوره ماشین هم نداره . الان که خونه ماست روزی چندبار میره سر میزنه . بقیه هم عمه ها و عمو ها هستن که از شهر دیگه اومدن .
اگه تو این مدتی که موندی، ازت کمکی براومده خب بمون یه هفته دیگه عمل بابات انجام بشه و مهمونا برن اگرنه که بمونی اونجا اعصاب خودتو خورد کنی از درستم بیفتی چه فایده؟ که دعوا نشه؟ همین الانشم که دعوا شده
بابای من اذیت نمیشه از بودن فامیلاش خیلی هم خوشحاله . منم باهاشون مشکلی ندارم خیلی کمک میکنن .روزای ...
تازه کم شدن.۸تا موندن...نمیدونم..نمیشه راحت درمورد فامیل وحانواده ای قضاوت کرد.حتمااینجوری راحت ترین...پس اگر کمک حالن وتوی آشپزی وخونه داری ومریض داری به مادرت کمک میکنن اول برو بامادرت آشتی کن وبعد برو خوابگاه
عذرخواهیش برای اینه که اون دعوا کرد نه من . خواهرم ده سالشه اگه به بابام خبر میداد که مامانم دعواش ک ...
نخیر!!یه زن بزرگسال هم آدمه،چرا درمقابل هرچیزی باید خودش کنترل کنه؟تازه خواهرت لطف کرده به بابات نگفته؟؟؟؟؟چقدر بزرگواااارر!!!پس مقصر اصلی پدرتون هست که انقدر اجازه پیشروی و گستاخی به بچه ده ساله میده!واقعا خدا کمک مادرت کنه
دلم گرفته از این روزها ،دلم تنگ است ،میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است.....