برادر شوهرم پسرعمومم میشه ولی خب صمیمی نیستیم آدم مودیو مغروره و بشدت نیاز ب توجه داره خیلی دوس دختر داشته و حس میکنم الانم زیاد داره ولی خب از یه طرف خانواده همسرم مخصوصا پدرشوهرم توقع داره منو همسرم بهش توجه کنیم با اینکه اون بزرگتره ولی من میترسم ازینکه یکجایی ناراحتم کنه چون اگ صمیمی شم تیکه زیاد میندازه از یه طرف دلم میخواد کمک کنم ولی نمیدونم چون تو فازه اعتماد بنفس آدمو میگیره انگار در حدش نیستیم ولی منظوری نداره نمیدونم چجوری باشم ..تو یه ساختمون هم زندگی میکنیم
خیلی خوب بودیم البته تا قبل از ازدواج الان معمولی
بیکاری فقط در حد سلام
درحد سلام واحوالپرسی.خیلی صمیمی نشو.ضرر می بینی
ولش کن ... توجه نکن
رابطمون خوبه ولی با این توضیحاتی که دادی دوری دوستی انتخاب کن هرجا دیدی در حد همون احترام گذاشتن کافیه
منم برادر شوهرم پسر عمومه
خبلیییی خوبیم باهم😍🥂
ماشالا یه مرد همه چیز تمومه
راحت و صمیمی هستیم
خیلی بد اصلا رابطه نداریم با دوتاشون آدم های عجیبی هستن
دو تاشون شهرستانن یکیشون تهرانم شاید سالی ۲،۳ بار میبینمشون
سلام و احوالپرسی
ندارم سال ۹۷ فوت شده قبل اینکه من عروسشون بشم
میشه براشون فاتحه بخونید؟
عه شرایط زمان چندسال پیش ماروداری منم اون ززمان برادر شوهرمجردی داشتم باهاش خوب بودم وراحت ولی ازوقتی ازدواج کرد دور تر ورسمی ترشدیم
احترامشو حفظ کن اما صمیمی نشو چون ممکنه با اخلاقی ک داره چیزی بگه و چیزی بشنوه کدورت پیش بیاد
من ندارم بردار شوهر
ولی عادی باش در حد سلام و علیک نیاز نیست کار خاصی انجام بدی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
