دوستش دارما همسرم همکار خودمه هر دو پرستاریم
همه تو محل کار تو زندگی خیلی دوستش دارن مورد تایید و مقبوله آرام سر به زیر تا حالا یه بارم نشده دعوا کنیم عصبی بشه چیزی بگه ولی بی خیال هر کاری میخوایم بکنیم دق منو میاره الان دم عروسی ۹۰ درصد کارا با منه همه کارا رو من باید ردیف کنم صد بار باید بهش بگم هم کلافه شدم همش خسته بی خاصیت بیشعور