کلاس اول و هیچ راهی روش اثر نداره دفتر سفید برده مدرسه معلم تدکر داده معلم بهش چک پول ۲ امتیازی داده اصلا اصلا خودموبهش جایزه دادم شبی هم خوراکی مورد علاقشو خریدم بعد گفتم تکلیف بنویس . امروز بردمش مشاور کاردرمانی جلسه اول بود لامصبا خیلی هزینه میگیرن ... در نهایت شبی هم با دعوا دو خط مشق نوشت همش باید بگی بنویس نگی نمینویسه .. گردن درد شدم ... چیکار کنم؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
مریض شده امشب مشقاش رو نمی نویسه ولی مدرسه پسرم خیلی به بچه فشار میارن مشق و کلاس هاشون خیلی زیاده
ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…