اگه خانواده ای داشته باشین که تحقیر جدی و غیر جدی، توقعات مختلف، برطرف نکردن نیازهاتون، دخالت تعیین تکلیف، تهدید و ته دل خالی کردن و خراب کردن زندگی و عذاب دادن و تحمیل و ... جزو روتین زندگیشون در قبال شما باشه، وقتی به اندازه ی کافی بزرگ شدین و تونستین از پس مخارجتون بر بیاین، چه رویکردی رو در پیش میگیرین؟
جدا کردن خونه میتونه راهی باشه که پای پیوند خونی رو از زندگی ببره؟