2777
2789

من واقعا از خونه نشستن غمگین میشم تمام روز تو تنهایی خودم کارای خونمو میکردم و غذا پختم و بیرون نرفتم الان هم دم غروبه .ساعت شیش شوهرم از سرکار میاد .وقتی میاد خیلی بدعنقه و دیگه نمیتونم جایی برم همش میخواد بشینم کنارش منم بدم میاد.از طرفی بیرون هم که میرم خیلی بی هدفم.هیچ جا نمیدونم برم.به نظرتون برا رفع کلافگی چکار کنم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

غذا باید بپزم برا شوهر.همیشه هم کارای خونم زیاده

پس ما با دوتا بچه چجوری میریم؟ هم ناهار دارم هم شام دونفر ادم چه کار خونه ای داری که تموم نمیشه؟

انشالله۱۴44/4/4 این جمع همه سالمندان😂😂😂😂
پس ما با دوتا بچه چجوری میریم؟ هم ناهار دارم هم شام دونفر ادم چه کار خونه ای داری که تموم نمیشه؟

یه جورایی مقصرم انگار زمان برام کمه .انگار برای خونه بودن افریده شدم

اگر برنامه ریزی کنی میتونی بیرون هم بری ... یک مثال برات میژنم که فقط بگم شدنی هست ... خالم همیشه میکه که دختر خواهرشوهرش سه تا بچه داره ... خواهرش شوهرش پلیس هست و در عین حال خونه اش از تمیزی بزق میزنه باوجود اینکه بکه کوچیک داشت ... فقط خواستم بگم برنامه بریزی میتونی باشگاه  هم ثبت نام کنی ... یکی از دوستای من متاهل بود ... دبیرستانی بودیم و مبگفت هروقت خونه میام شوهرم نیم ساعت بعدش خونه میاد...میگفت من از پیاز تا گوجه و....همه مواد غذایی زو ریز میکنم و توفریزر میذارم هروقت هم خونه میام همشو تو قابلمه میریزم

همه چیز در سن ۹ سالگی متوقف شد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792