مامانهای که بچه مدرسه ای دارید یه راهنمایی کنید لطفا

به مدیر و مسئولشون برو اول بگو نه مامانه 

خب چه بازی ریختی تا یاد بگیره بگو منم بریزم 

یکی از بدترین عذابها رو تو دوران مدرسه بچم با همین مشکلات کشیدم دیگه نا ندارم بخدا الان کلاس ششمه

به معلم و مدیر بگو با اولیا خودتو درگیر نکن

برو با مدیر صحبت کن خودت با مادر پسره حرف نزن فقط ب مدیر بگو

وای حتما به معلمشون بگو تاکید بکن یعنی چه خیلی خطرناکه 

خب معلومه اروم، با دعوا بگی اونم‌گارد میگیره، 

بعدم به معلمش بگو باید حواسش باشه به بچه ها. 

پارسال تو مدرسه یه پسری اینجوری بود بچه ها رو میزد ولی خب دلیلش این بود که بچه ها مسخره ش میکردن اینم میزد، اینجا باید معلم و معاونین وارد بشن و نذارن بچه ای بچه دیگه رو مسخره کنه یا بچه ای یکی دیگه رو بزنه

اصلا گاهی خشونت بچه ها تو مدرسه ربطی به داخل خونه ندارن. بعضی بچه ها اذیت میشن، پسر دوستم بچه ها تو مدرسه مسخره ش میکردن یا عینکشو می‌گرفتن یا بهش میگفتن کلاج، اینم عصبانی میشد و میزد. معلم و ناظم باید حواسشون باشه همچین مسائلی تو مدرسه براشون پیش نیاد

زیر چشم پسر منم هل داده بودن نمدونم کجا خورده بود کبود کبود شده بود ورمم کرده بود

رفتم اصلا مدیر انگار ن انگار! 

گفت برید با مربیش حرف بزنید

وای نمی دونم چه دستور العملی دادن به مدارس که تا می تونن به بچه ها اسیب میزنن و انگار که بچه ها برده ان.نمی دونم چی تو ذهنشونه.از اول مهر تا الان که تازه امروز یک ماه میشه ببین چقدر تلفات دادیم.البته دور از جون بچه هامون.من که دخترم میره مدرسه تنم می لرزه تا برگرده.

ببرش جای دیگه

معلم انقدر شتر !!! برو مدرسه خیلی جدی حالشون بگیر بگو مسئولیت بچه من دست شماست اکه چیزی بشه شکایت میکنم

ربطی به این نداره که معلم کنترل داره یا نداره

وقتی تو یه کلاس ۳۲ تا پسر میذارن بالطبع این اتفاقا هم می افته

دست معلم نیست

در کسری از ثانیه این اتفاقا می افته

معلم بیچاره چکار کنه

مقصر فقط والدین و تربیت ضعیف اونا هست

پسر من هم پیش بود یه پسر روانی میزدش 

چند بار رفتم پیش مربیش درست نشد 

تا اینکه جلوی مادرشو گرفتم گفتم پسرتو جمع کن تربیتش کن هر روز یه بلا سر بچه من میاره 

مادره گفت خب زمونه همینه زورش میرسه میزنه 

بچشم خندید گفت آره  زورم میرسه میزنم و دوباره خندید 

منم جلوی مادرش محکم زدم تو گوش بچش  گفتم زورم رسید زدمت و خندیدم 

زنه هم وحشی شد جیغ و جیغ بهم حمله کرد اونم زدم😂هی میگفتم زورم میرسه میزنم دعوا شد همه ریختن گفت شکایت میکنم هیچ غلطی هم نتونست بکنه ولی دلم خنک شد که پسره رو زدم،دیگه پسرشو نفرستاد پیش چون بقیه ی مامانا پشت منو گرفتن بچه های اونا هم آسایش نداشتن از دست اون بچه ی خل وضع،چند نفرو هل داده بود زخم و زیلی کرده بود یکیش دو هفته بیمارستان بستری بود

اینقد ناله و نفرین مادرا افتاد پشت اون پسره ک .....