من که پیامکهاشونو دیدم چون خانه ی مورثی من بود بیرونش کردم گفتم برو با همون هرزه ها
من علاقه ندارم ایدز بگیرم....
بعد از ۵سال...
کار میکردم دیسک کمر دارم دیدم دیگه نمیتونم کار کنم و با این که اجاره خانه نداشتم کم میآوردم......
درضمن من مهریه هم نداشتم...
اونم همش پیغام میفرستاد که برگردم....
دیگه برگشتم ، بهش گفتم برمیگردم ، چون اگر برم هرزگی ، منم که گناه میکنم
ولی اگربه واسطه تو ایدز بگیرم تو گناهکاری فقط برگشتم که تو آخرتت به فنا بره نه آخرت من
ظاهرا بعد ۵سال دربدری مثل سگ پشیمونه باطنشو نمیدونم ولی اصلا بهش اعتماد ندارم ...
به درک هرجا میره مهم نیست برام....من کنترلش نمیکنه... ولی خودش مرتب تماس میگیره گزارش میده کجاست چکار میکنه دیرتر بیاد سریع زنگ میزنه که چرا دیر آمده....
حالا اجاره خونمو میگیرم سالی چند بار با دوستام مسافرت میرم ...گردش میرم دورهمی میرم... ولی آدم منظمیم همه کارهای خونه رو انجام میدم غذاشو درست میکنم بعد میرم دوست ندارم منتشر سرم باشه که فلان کارو نکردی....
عابربانکه برام اون همش کار میکنه به کارتم پول میزنه.... نه نمیگه...
از اول کاری به کارم نداشت گیر نمیداد....اخلاق بدی نداشت...همیشه بریز و بپاش داشت برام....تو زندگی راحت بودم سخت نمیگرفت....آزاد ،آزاد بودم
نمیدونم چرااااا اون حماقت کرد....
از چشمم افتاد هیچ جوری نمیتونم ببخشمش بهش گفتم الان زندگیمو میکنم ولی حساب منو تو باشه به قیامت.....