روز دوم مدرسه سر دخترم داد زده بود که چرا شلنگ رو انداختی زمین...... دخترم هم اضطراب شدید گرفته اصلا از من جدا نمیشه بره تو کلاس
یبار باهاش رفتم تو کلاس تا عادت کنه بعد گفتم من دم در کلاس میشینم بعد اومد یه لحظه ببینه من هستم یا نه معلم دعواش کرد که چرا رفتی دم در ...کسی نباید درو باز کنه.... و دخترم از اون روز دیگه دوست نداره بره. ...نمیدونم چیکار کنم ... اگه اجازه میدادن چند روز باهاش برم دم در کلاس بتونه هر از گاهی بیاد پیشم اینجوری احساس امنیت میکرد