یه استاد داشتم نگم براتون خیلی عجیب بود رفتارش

بعضی استادا میبینن دانشجو یکم بیشتر حالیشه یا از استاد بیشتر میفهمه برای اون هم هار میشن ! که یه وقت زبون درازی نکنه یا غرور استاد پیش بقیه دانشجوها خدشه دار نشه ...

البته دوران این اساتید و این رفتارها تمام شده هیچ استادی مطلقا هیچ استادی حق توهین تحقیر یا مشابه اینو نداره طبق قانون جرمه و دانشجو به راحتی میتونه تو دفتر قضایی شکایت ثبت بکنه و استاد باید بیاد تو همون دادگاه جلوی قاضی پاسخگو باشه و اگه ثابت بشه جرمش هم کم نیست 

یه بار اینجوری تحقیر بشه درس عبرت میشه تا یاد بگیره بابت پولی که میگیره درس بده کسی رو اذیت نکنه و وظیفش رو انجام بده فقط

مگه الکیه یه دانشجو اخراج بشه ! نه بابا همچین اتفاقی نمیتونه بیوفته هر دانشجویی باید از استادی که اینطوری توهین کرد شکایت بکنه

اخراج شما بدست ریاست امضا میخوره مگه رییس مغز خر خورده به خاطر یه استاد دانشجو رو اخراج کنه اونوقت تو ثابت کنی الکی اخراج شدی همون رییس دانشگاه بازجویی میشه و داستان داره براش ! 

این از اون استادای پر رو بوده که دانشجوها رفته رفته هندونه الکی گذاشته بودن زیر بغلش! یه دانشجوی جدی به پستش نخورده بوده که ادبش بکنه

والا استاد جایگاه خودش رو باید حفظ کنه دیگه قرار نیست به کسی توهین بکنه

این از جایگاهش سواستفاده میکرده

میشه بگید استاد چه درسی بود؟ عمومی بود یا تخصصی؟

خواهش عزیزم. 

عمیقا ناراحت شدم از تجربه ات. ببین اون عتیقه یه آینه شکسته بوده که تو توی اون آینه نیگا میکنی و تصویرتو خردشده و تحقیرآمیز و زشت میبینی. و فک میکنی این تصویر، خود واقعی توعه.

درحالیکه تو مشکلی نداری. مشکل از اون آینه اس و اینکه حاضر جواب بودی و به خودت میرسیدی ینی سرزندگی و انرژی داشتی که برا روان آشفته و مذهبی نمای او هم جذاب بوده هم غیرقابل تحمل‌.اون نمی‌تونسته این تضادو در خودش حل کنه، پس به جای شکستن آینه (ینی روبرو شدن با خودش)، اومده تصویری که تو آینه می‌دیده (یعنی تو) رو شکسته تا از شر خودش خلاص بشه.

حالا این زجر عمیق شما، جای باور کردنِ تصویر اون آینه ی شکسته اس. باید به اون آینه پشت کنی و بفهمی اون کثافت کاری های‌ دوگانش ، صدای درون بیمار اون علیه خودش بوده و ربطی به تو نداشته.

میدونی اگه درست تموم شده و الان دیگه کاری با اون دانشگاه و فلان نداری

یه راه ارتباطی پیدا میکنی ایمیل یا شماره ای چیزی

یه متن خلاصه مینویسی از رفتاری که باهات داشته و بهش میگی که بدونه

اون عذاب وجدان شاید بگیره همین بسشه

آره دقیقا.راه درستش همینه ولی اینجا مسیله فراتر از قانونه. روح و روان اسی زخمی شده و باور کرده که بی ارزشه. باید تمرکز مون روی این باشه که متوجه بشه اون تحقیرا ربطی به کمتر فهمیدن و بیشتر فهمیدن و چیزای دیگه نداره. ارتباط مستقیم داره با بیماری و آشفتگی روانی اون عتیقه.

من قبلا خیلی وقت پیش از کسی کینه ای داشتم نذاشتم درون خودم بمونه یه راه ارتباطی پیدا کردم یه نامه کوتاه براش نوشتم . اونو خوند و هیچی نگفت یه مدتی گذشته بود حدود یکسال ... بهم پیام داد و گفت از روزی که پیام دادی واقعا ناراحتم نمیدونم چطوری معذرت بخام نمیدونستم اون زمان اینطوری کردم و فلان فلان 

من بخاطر این نوشتم که هیچی درون خودم نمونه و توام اینکارو بکن