دم وبی وقت میادخونمون اونم بدون هماهنگی یهو میبینی پشت دره منم بچه کوچک دارم خونم نامرتبط خجالت میکشم منوتواون وضع ببینه بعد میگه من با بچه کوچک به همه کاران میرسم خونت چرابومیده این کارکن اسفنددودکن فلان کن،یه وقتایی مریضم ولی مجبور باشم به اینا سرویس بدم خسته شدم فکرمی‌کنم چون خونه داداششونه میتونن هر لحظه بیان بخورن وبرن کلااخلاقشون همینه بدون دعوت میان شادیه نفرتویخچالش چیزی نباشه شرمنده بشه شده شوهرم رفته قرض کرده به خوردایناداده بعدشم پشت سرم میگن اون نمیادخونمون بهمون رونمیده ولی مامیریم
خداروشکر ک ندارم کلا 😂😂
خب درو باز نکن
بعد بهونه بیار بگو نشنیدم یا خونه نبودم بگو از قبل زنگ بزن
حق داری
باید مرز مشخص کنی بگی رفت و اومد باید حساب کتاب داشته باشه
تو هی برو خونشون
وقت نکنن بیان
خب همش برو خونشون
خونه داداششون؟!
نه عزیزم...
خونه جفت‌تونه...
مال من که جنوبه،خداروشکر چندسال یه بار همین ببینم اونم خونه پدرشوهرم
یه باراومدن اونم باچهارتابچه منم بچه کوچک داشتم نمی‌تونستم پذیرایی کنم بچم خیلی گریه میکردکولیکی بودبماندکه پاشم کلاب فوت بوداصلایه شرایطی داشتم براخودمون نمی‌تونستم غذادرست کنم بعدایناروبردم خونه پدرم مادرم براشون غذادرست کردبعددم رفتن گفت توکه این باروازسرخودت بازگردید درصورتی که هفته ای دوبارومیومدن یعنی میدونستم من شرایطشوندارم بازم میومدن
واقعا خونت بومیده
درو باز نکن وقتی میبینی شرایطشو نداری.
چون همش سرویس دادی پررو شدن یه جاهایی درو باز نکن کم محلی کن تا نیان خوشم نمیاد از این ادمای عقده ای
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
