خیلی این چند وقت از لحاظ روحی اذیت شدم تاپیکام هستن دیگه
باردارم هستم امشب از هرچی ک ناراحتم میکنه و اینا حرف زدم از بحثای دیگه حرف زدم حتی خندیدم خوب بودما یهو اشکام اومدن و کلی گریه کردم الانم باز ادامه داره
دلم برا خودم سوخت ک یهو حین خندیدن و حرف زدن ساکت شم و گریه کنم
افسردگی گرفتم یعنی؟
لعنت ب این زندگی و روزگار
یکی گریه میکنه از بچه دار نشدن
یکی گریه میکنه با بچه دار شدن
طبیعیه بارداری هورمونها ریخته بهم
عزیزم🫂💗
انشالله هرچی سریعتر مشکلاتت حل شه
اشکال نداره بلاخره حرفاتو زدی سبک شدی دیگه گریه نکن
کاش شوهر منم اینقدر امن بود میتونستم بشینم‌کنارش گریه کنم
میدونم بدش میاد از گریه و میگه از انرژی منفی بدم‌میاد نمیخوام‌اشک و ناله ببینم ولی من خستم‌روانم داغونه
برو قدم بزن با سپهرت برو بیرون تو خونه نشین
تو بارداری طبیعیه عزیز
و اینکه وقتی همه چیزو بریزی درون خودت و تو لحظه حرف نزنی نتیجه اش میشه غم باد که هردفعه میای حرف بزنی گریه و اشک سرازیر میشه. همیشه سعی کن هرمشکل و دلخوری پیش میاد درموردش حرف بزنی
