چهارسال میشه که باهمیم اینو میدونم که خیلی دوسم داره و منم همینطور
خانوادش کلا خبر دارن اما خانواده من نه چون خیلی قدیمی و گیر هستن
و الان تازه سربازیش و شروع کرده دوماهه میره بخاطر اینکه گفتم بابام به سربازی گیر میده
وضعیت مالی خیلی معمولی در حد یه ماشین داره 23 سالشه
اما اینکه دل منو به شک میندازه اینه که زود از کوره در میره و عصبانی میشه ولی قلبش خیلی مهربونه و زود پشیمون میشه و هیچ وقت راضی نمیشه ذره ای اذیت بشم فقط میترسم این عصبی بودنه تو زندگی مشکل بشه
الانم کلی برام خاستگار با شرایط خوب میاد بخاطرش رد میکنم ابجیم مخالفه میگه چرا رد میکنی بخاطر اون ارزش نداره کلا لجه باهاش و اگه بخواد میتونه روی پدر مادرم هم تاثیر بزاره و نزاره قبول کنن باهاش ازدواج کنم
نمیدونم شایدم لازمه بریم مشاوره