ماجرا از این قراره که برادرم یکی دو روز هست که سرمایه سخت خورده.من دیروز فهمیدم هنوز خوب نشده و خوب چون کارمندان تا ۴ اداره بودم.بلافاصله که از سرکار اومدم واسش سوپ درست کردم و زنگ زدم چند دقیقه پیش که شامل نخوره تا براش ببرم.انگار خواب بوده و جواب نداد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چرا از محبت آدما چنین برداشتهایی میکنین؟توی زندگی خودتون هم همینطور هستین؟انقد منفی بافی کردن خیلی بده
الا اهل عالم پیامم بگیر.شدم از ازل من ولایت پذیر.ولی ام به دوران ندارد نظیر.بگویم به عشق حسینم اسیر.امیری حسین و نعم الامیر💚قله زیر قدم ماست🇵🇸🇮🇷بکشید ما را؛ ملت ما بیدار تر میشوند...گوشه گوشه ی این سرزمین لاله زاره🌷 ای قدس به تو از جان سلام🇵🇸نَصْرُ مِنْ الله وَ فَتْحٌ قَريب🇵🇸حُبُّ الْحُسِينْ يَجْمَعُنا💚ما ملت شهادتیم...ما ملت امام حسینیم...هر کسی پیر شود از بر و رو می افتد،پیر میخانه ی ما اشرف مخلوقات است...سالها گریه به تو جرم تلقی میشد،روضه ی هر شب ما برکت روح الله است...💚امید غریبان تنها کجایی؟!دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد/در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد/چشمم به ضریح شه والا گوهر افتاد/این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد/با آل علی هر که در افتاد ور افتاد... یه جا خدا در نهایت همدردی میگه:"و لَقَد نَعلَمُ اَنَکَ یَضیغُ صَدرُکَ بِما یَقولونَ" و ما میدانیم سینه ات تنگ میشود از آنچه میگویند...یعنی فکر کن اون لحظه ای هم که دلت از همه ی آدما میگیره خدا حسش میکنه...و به هنگام دلتنگی به آسمان نگاه کن،ما نگاه های تو را به طرف آسمان میبینیم...بقره/۱۴۴..."اَنا عِندَ قُلوب اَلمُنکَسِرَة"من نزد قلب های شکسته ام...به مو میرسه،اما پاره نمیشه،چون خدا هست...
حالا کاری به اسی ندارم ولی خانواده شوهر منم اینجورین تا شوهرم مریض بشه میگن سوپ درست کن شیربرنج درست کن یا چرا درست نکردی دیگه نمیگن موادشو داداشم یا پسرممیخره برا خونه یا نه بعد خودشون یکار کنن پشت عروس میگن اصلا غذا نمیپزه یا هواسش ب برادرمون نیست و ... مثلا یبار شوهرم سرما خورده بود برادرشوهرم برگشت گفت نمیتونی یه قرص بهش بدی ؟! هم قضاوت کرد شاید من داده بودم هم اینکه مگه شوهرم بچه س ؟ هم اینکه من خودم در حال مرگ هم باشم اصلا برای شوهرم اهمیتی نداره اصلااااااا
آدمها به سه شکل وارد زندگیمون میشن : برای یک عمر ، برای یک فصل ، برای یک درس...