سلام 2ساله ازدواج کردم مادرشوهرم به بهونه یدونه سنگک ساعتای 9 اینا میاد بیدارم میکنه تو یه ساختمون هستیم منم با موهای ژولیده خجالت میکشم بیام جلو در اوایل جواب نمیدم زنگ میزدن همسرم که زنت خونه نیست جواب نمیده بهشمار گفتم میخوابم ولی انگار خوشش می اومد بیاد بیدارم کنه منم ماه پیش بهش گفتم چرا صبحا میای عصرا بیا خودمم صبحا نمیرم جلو در اونا برگشت بهم گفتم عروسای قدیم صبحا پامیشم کارای مادرشوهرو میکردن منم گفتم اون عروسای قدیم بودن خیلی زورش گرفت قرمز شد الان 1ماهه نمیاد صبحا جلو در جمع و جور شده