منم ی خال گوشه لبم دارم
جالب اینجاس چند روز پیش یه روستایی رفتیم تفریح
گفتم بزار از شهر دور باشم
از قضا به پیرزنی گیرمون افتاد جوجه کبابو خورد نوش جونش
اما مخمم خورد از بس حرف زد
اونم چه حرفایی
بکی از سخنانش این بود خال لبتو نباید نامحرم ببینه
گفتم وا خدا افریده دیگه این چه حرفیه
تا خود صبح حالم بد بود از دست حرفاش درست چند ساعت حرف زد