دختر اولش سه سال پشت کنکور موند عمه هام هربار زنگ میزدن جواب نمیداد.هیچ جاهم نمیومدن.حالا امسال دختر دومش پزشکی قبول شده و بعد ۴ سال زنگ زد که بگه قبول شده و پرسید محیا(من)هیچی قبول نشده نه؟من میشنیدم چی میگه به مامانم داشتم از خنده میترکیدم🤣بهتر از این نمیتونست خودشو عقده ای نشون بده.ما اون موقعم هیچی نپرسیدیم الان هم هیچی.انقدر براش مهم بود ما بدونیم که خودش بعد این همه وقت زنگ زد