2777
2789
عنوان

ازدواج یا پیشرفت

438 بازدید | 70 پست

سلام بچه ها من ۱۸ سالمه 

یه سری رویاهای بزرگ و کارای بزرگی تو سرمه 

مثلا میخوام برم دانشگاه و رشته مورد علاقمو که آینده دار هست بخونم ، همزمان مشاوره کنکور و تدریس یکی از دروس کنکورو انجام بدم برای کسب درامد 

از اون درامد حرفه ای که باید رو یاد بگیرم و طی چندسال بیزینس خودمو داشته باشم 

برم بگردم دنیارو، برای مادرم چیزایی که میخواد رو بخرم 

حامی چندتا حیوون زبون بسته باشم 

ولی الان یه خاستگار خوب و دهن پر کن دارم 

همه میگن ازدواج کن دیگه این طوری نیست واست 

هر چی سنت میره بالاتر موقعیت هات کمتر میشه برای ازدواج 

ولی خودم اصلا ازدواجی نیستم 

شدیدا دنبال پول دراودنم 

اما از یه طرف ذهنم درگیر حرفای بقیه شده 

میشه شما با تجربه هاتون راهنمایی کنید؟

کاربری سال1399:)

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تجربه شخصیم

هرچقدر موفق تر باشی خواستگارای بهتری برات میاد

و اگه همسرت پشتت باشه میتونی تو متاهلی هم پیشرفت کنی

دیگه تک الکترون نیستم😅۱۴۰۴/۰۶/۲۶شدیم جفت الکترون#M🫀من مسلمانم اسلام دین کاملیست اما من نه اگه بدی از من دیدید از منه نه دین و مذهبم ولی اگه خوبی از من دیدید لطف خداست❤☕

افرین به ارادت😍

عزیزم ازدواج مانع پیشرفت نیست به شرطی که از الان با طرف مقابلت حرفاتو بزنی فردا نگه اجازه نمیدم درس بخونی اجازه نمیدم فلان کنی

اگه اینا اوکی شد و مورد خوبی بود بنظرم از دست نده

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

الان بهت میگن بچه ای . ازدواج بعد ۳۵   !!! 

ولی هر چی بجای خود . از الان تا ۲۵ سالگی خاستگار موردای خوب هس .. به بعدش ازدواج سخت میشه . کار و تلاش با ازدواج فرق داره . تو متاهلی هم خیلیا تونستن به اهدافشون برسن

با احترام🙏زیر ۱۸ سال نظر ندن ریپ هم نزنن🙏

طرز فکرت اینطوریه که با ازدواج کردن نمیتونی پیشرفت کنی 

به من چه دادید ، ای واژه های ساده فریب و ای ریاضت اندامها و خواهش ها ؟ اگر گلی به گیسوی خود میزدم  از این تقلب ، از این تاج کاغذین  که بر فراز سرم بو گرفته است ، فریبنده تر نبود ؟...
تجربه شخصیمهرچقدر موفق تر باشی خواستگارای بهتری برات میادو اگه همسرت پشتت باشه میتونی تو متاهلی هم پ ...

خانواده ی منم همینو میگن ولی اخه تا بیایم پیشرفت کنیم سنمون میره بالا

فکر کن دکتری بخوایم بگیریم میشیم ۲۸ ساله

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

به نظر من به هیچ عنوان این اشتباه رو نکن و الان به ازدواج فکر هم نکن

اگر برای زندگیت تلاش کنی و به موقعیتی که می خوای برسی بهتر از اینا از خداشونه که با تو باشن

ولی الان اگه با دیپلم با همون خواستگار عالی هم ازدواج کنی بازم تو ذهن خودش و اطرافیانش ازش پایین تری و انگار بهت لطف کرده باهات ازدواج کرده

این فکر هم به ذهنت نزنه که ازدواج می کنم در کنارش درسم هم ادامه میدم چون چنین چیزی اتفاق نمیفته

 کاش میدونستم آخرین‌ غروبه، شهرمون جنگه خیابونا شلوغه، دستت تو دستم می دویدیم تو کوچه که ازم گرفتنت با یه گلوله...🕊🩶 برای شادی روح خواهران و برادرانم به آسمان با چشمان گریان می خندم. پاینده باد ایرانِ کورش؛ ایرانِ فَریان ✨️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز