امروز رفتم خونه مامان بزرگم ولی اصلا تحویلم نگرفت داداشمو که دید اونقدر قربون صدقش رفت بوسش کرد ولی من خودم واسه دست و روبوسی پیش قدم شدم بعدم یه پول زیر قرآن داشت بهش داد بزاره تو کیف پولش دیگه آخر بار که میخواستیم بریم اونقدر داداشم بوس کرد قربونش رفت داداشم گفت قربون اینم برو دیگه قربونم رفت دستمو بوس کرد😐 خیلی پسر دوسته دلم شکست
مثبت باش دختر مادر بزرگها این شکلین مادر بزرگ منم اینجوری بود . ولی من عاشق داداشم بودم قربون صدقه اون می‌رفت انگار به من می گفت.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
