2777
2789
عنوان

به نظرتون کار این عروس درسته❓

785 بازدید | 32 پست

خلاصه: دختر عمه مامانم به اسم سهیلا یه پسر به اسم حسین داره و یه عروس این عروس اسمش فریبا هست و با حسین ازدواج کرده که حسین 10 سال یا بیشتر از فریبا کوچکتره 

فریبا اگه چندسال دیگه سرکار میرفت بازنشسته میشد و حقوق بازنشستگی میگرفت اما چون شوهرش گفت نمیخوام زنم سرکار بره فریبا کارش رو ول کرد

فریبا همه حقوقش رو که در طی سال ها پس انداز کرده بود اورد واسه خریدن خونه و جهاز هم نخرید و یه اپارتمان کوچیک تو همون مجتمعی که مادرشوهرش زندگی میکنه خرید چون شوهرش میخواست نزدیک مادرش زندگی کنه و نصف خونه به اسم فریبا هست و نصفش به اسم شوهرش  حسین هم وام گرفته بود

فریبا که جهاز نبرده بود یخچال و اجاق گاز کهنه مادربزرگ شوهرش و میز استفاده شده دختردایی مادرشوهرش رو برد خونه خودش و با چند وسیله کم دیگه زندگیش با شوهرش رو شروع کرد

فریبا هرروز از صبح تا شب که شوهرش سرکار بود میرفت خونه مادر شوهرش و کارهای خونه مادرشوهرش رو میکرد و گاهی هم میرفت کارهای خونه خواهر شوهرش رو هم میکرد 

سهیلا از فریبا انتظار داشت هر جای تربیت حسین که خودش نتونسته بود فریبا حسین رو اصلاح کنه اگه بار سنگینی بود حسین میگفت فریبا بیاره هروقت فریبا اعتراضی به حسین میکرد حتی اگه حق با فریبا هم بود حسین داد و دعوا راه مینداخت سهیلا فریبا رو به خاطر قومیتش و محل سکونت خونوادش و تو سن بالا ازدواج کردنش و یه سری چیزهای دیگه مورد تحقیر قرار میداد و میگفت خونواده فریبا بی فرهنگ و سطح پایین هستند و فریبا بی سلیقه هست و حتی جلوی فامیل ها فریبا رو تحقیر میکرد سهیلا خودش هم کلی مشکلات مالی داشت و جای اشرافی نشینی زندگی نمیکرد و این حرف ها رو در مورد فریبا میزد اما فریبا همیشه به مادرشوهرش احترام میذاشت 

فامیل های مامانم میگفتند فریبا خیلی عاقل و فهمیده و باشعور و کم توقع و قانع و خوب هست ولی به نظر من فامیل های مادرم خیلی دورو بودن چون برای دختر مردم که بشه عروس این فامیل این زندگی رو میپسندیدن ولی دخترهای خودشون رو به پسرهای خیلی بهتری میدادن و دخترهای خودشون مثل فریبا زندگی نمیکردن

نظر شما چیه؟ فریبا این کارهاش درسته یا نه؟ 

اگه میخواین بیشتر در مورد فریبا بدونید متن کاملتری که در مورد فریبا در پست بعدی میذارم رو بخونید 👇



خدایا هرکس هرچیزی برای من خواست اول همون چیزو به خودش بده🤲🏻 من از همونام که نه مذهبیا قبولشون دارن نه غیرمذهبیا ترکیبی و حد وسطم😊 با بحث کردن با من نمیتونی عقاید و نظرات منو عوض کنی اگه دیدی تو بحثی جوابتو ندادم بدون در حدی نبودی که جوابتو بدم😏 

کاملترش: دخترعمه مامانم اسمش سهیلا هست یه پسر داره به اسم حسین که این حسین با یه دختری به نام فریبا ازدواج کرد که فریبا بعضی فامیل ها میگفتن 10 سال و بعضی فامیل ها میگفتن بیشتر از 10 سال از حسین بزرگتره فریبا موقع ازدواج بالای 30 سال که قطعا بود و بعضی از فامیل ها میگفتن بالای 40 سال بوده اما حسین موقع ازدواج نزدیک 30سال داشت و نه خونه و ماشین داشت و نه درامد خوب 


فریبا شاغل بود و سهیلا میگفت فریبا اگه چند سال دیگه سرکار بره بازنشسته میشه و میتونه حقوق بازنشستگی بگیره ولی حسین گفت من نمیخوام زنم سرکار بره و فریبا باید کارش رو ول کنه و فریبا هم کارش رو کنار گذاشت سهیلا میگفت حسین پول اون چندسال باقی مونده فریبا رو میده تا فریبا یه حقوق بازنشستگی داشته باشه ولی انگار بعدا حسین زد زیر حرفش و پول اون چندسال باقی مونده فریبا رو دیگه نداد 


فریبا سال ها کار کرده بود و حقوقش رو پس انداز کرده بود و جهاز نخرید و همه اون پول رو اورد واسه خریدن خونه و بیشتر پول خریدن خونه رو فریبا داد و حسین هم یه وام گرفت گرفت واسه خریدن خونه و یه اپارتمان کوچیک خریدن که نصفش به اسم فریبا بود و نصفش به اسم حسین و چون حسین میخواست نزدیک مامانش زندگی کنه فریبا هم قبول کرد و یه واحد از واحدهای همون مجتمعی که سهیلا اونجا زندگی میکرد رو خریدن 


فریبا هم که جهاز نبرده بود یه مدت تو اپارتمان کوچیک سهیلا که فکر کنم چهل و چند متر بود کنار مادرشوهر زندگی کرد و بعد سهیلا و خواهرها و برادرهاش واسه مادرشون یخچال و اجاق گاز نو خریدن و فریبا یخچال و اجاق گاز  کهنه مادربزرگ شوهرش رو برد خونه خودش و یه تخت و یه کمد و یه دست مبل هم خرید و ظرف هایی که از فامیل ها به عنوان هدیه که به تازه عروس ها میدن گرفته بود رو هم برد و زندگیش رو تو خونه خودش با شوهرش شروع کرد یعنی یادمه خونشون  رفتم همین وسایل رو فقط داشت و یه میز تاشو که صندلی هم نداشت و استفاده هم شده بود و نمیشد بهش گفت نو هم ما داشتیم که نمیخواستیمش و فریبا اون میز رو هم برد و گفت به عنوان میز ناهارخوری استفاده میکنه ازش فریبا آینه شمعدون و قرآن هم نخواست براش بخرن  


حسین که هرروز از صبح تا شب سرکار بود و فریبا هرروز از صبح تا شب خونه سهیلا بود و کارهای خونه سهیلا رو میکرد فریبا با سهیلا میرفت خرید و کلا بیشتر جاهایی که سهیلا میرفت فریبا هم دنبالش میرفت حسین هم هروقت بار سنگینی بود میگفت فریبا بیاره هروقت فریبا اعتراضی به حسین میکرد حتی اگه حق با فریبا بود حسین داد و دعوا راه مینداخت حسین برای خودش ولخرجی های عجیب میکرد جوری که تو مخارج زندگی به مشکل میخوردن و سهیلا از فریبا انتظار داشت حسین رو درست کنه و کلا سهیلا هرجای تربیت حسین که خودش نتونسته بود رو از فریبا انتظار داشت حسین رو اصلاح کنه وقتی زهرا خواهر حسین که ازدواج کرده بود کمر درد داشت فریبا با سهیلا میرفت کارهای خونه زهرا رو میکرد تا زهرا یه مدت استراحت کنه سهیلا که طلاق گرفته بود شوهر سابقش ترک بود و سهیلا از ترک ها نفرت داشت و فریبا هم ترک بود و خونواده فریبا رباط کریم زندگی میکردن و سهیلا میگفت فریبا و خونوادش بی فرهنگ و سطح پایین هستند و به خاطر ترک بودن هم تحقیرشون میکرد در حالی که خود سهیلا هم انتهای یافت اباد تهران زندگی میکرد نه یک جای اشرافی نشین و خود سهیلا هم کلی مشکلات مالی داشت سهیلا همیشه میگفت فریبا بی سلیقه هست و حتی جلوی چشم فریبا به ما میگفت فریبا بی سلیقه هست و همه چیز رو ما یادش دادیم درحالی که فریبا همیشه به سهیلا احترام میذاشت سهیلا  میگفت بچه هاش سید هستند و چون سید از غیر سید بالاتره حسین هر رفتاری با فریبا کنه اشکالی نداره البته ظاهر سهیلا رو میدیدید حجابش کامل نبود و لاک میزد و بعضی وقت ها نماز نمیخوند و فقط هروقت میخواست بگه بچه هاش از بقیه بالاترن از اسلام استفاده میکرد سهیلا میگفت فریبا ترشیده بود و ما لطف کردیم گرفتیمش کلا سهیلا پیش ما و بقیه فامیل ها خیلی پشت سر فریبا بد میگفت و مورد تحقیر و تمسخر قرارش میداد و چندبار هم جلوی خود فریبا دیدم که تحقیرش کرد 

فامیل های مامانم میگفتند فریبا خیلی عاقل و فهمیده و باشعور و کم توقع و قانع و خوب هست ولی به نظر من فامیل های مادرم خیلی دورو بودن چون برای دختر مردم که بشه عروس این فامیل این زندگی رو میپسندیدن ولی دخترهای خودشون رو به پسرهای خیلی بهتری میدادن و دخترهای خودشون مثل فریبا زندگی نمیکردن همون سهیلا دخترش زهرا رو به پسر خیلی بهتری داده بود و زهرا مثل فریبا زندگی نمیکرد حتی سهیلا میگفت پسرم حسین میگفت میخوام زنی بگیرم که بزرگتر باشه تا بچه بازی نکنه و عاقل باشه البته بعد ازدواجشون معلوم شد منظور حسین از بچه بازی نکردن و عاقل بودن زن اینه که زن هیچ توقعی نداشته باشه و از همه حقوقش بگذره برای شوهرش حسین دیپلمه بود اما سهیلا میگفت حسین نخبه و نابغه هست و ایده هایی داره که اینترنت جهان رو میتونه متحول کنه و حسین میخواد بره خارج تا موفق شه الان سال هاست که با این ها قطع ارتباط کردم و دیگه خبری ازشون ندارم ولی به نظرم فریبا خودش رو بدبخت کرده چه الان تو ایران باشه چه تو خارج چون به شوهر و خونواده شوهرش خیلی رو داده و باعث شده هیچ احترامی بهش نذارن

نظر شما چیه؟ فریبا این کارهاش درسته یا نه؟ 



خدایا هرکس هرچیزی برای من خواست اول همون چیزو به خودش بده🤲🏻 من از همونام که نه مذهبیا قبولشون دارن نه غیرمذهبیا ترکیبی و حد وسطم😊 با بحث کردن با من نمیتونی عقاید و نظرات منو عوض کنی اگه دیدی تو بحثی جوابتو ندادم بدون در حدی نبودی که جوابتو بدم😏 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من اگه باسنم میزاشت اینهمه متن بخونم میرفتم پای کتاب تستا

😆😆 خلاصه متن رو پست اول نوشتم 

خدایا هرکس هرچیزی برای من خواست اول همون چیزو به خودش بده🤲🏻 من از همونام که نه مذهبیا قبولشون دارن نه غیرمذهبیا ترکیبی و حد وسطم😊 با بحث کردن با من نمیتونی عقاید و نظرات منو عوض کنی اگه دیدی تو بحثی جوابتو ندادم بدون در حدی نبودی که جوابتو بدم😏 

خیلی طولانی بود 😅

 

😆😆 خلاصه متن رو پست اول نوشتم 

خدایا هرکس هرچیزی برای من خواست اول همون چیزو به خودش بده🤲🏻 من از همونام که نه مذهبیا قبولشون دارن نه غیرمذهبیا ترکیبی و حد وسطم😊 با بحث کردن با من نمیتونی عقاید و نظرات منو عوض کنی اگه دیدی تو بحثی جوابتو ندادم بدون در حدی نبودی که جوابتو بدم😏 

😆😆 خلاصه متن رو پست اول نوشتم

این خلاصشه یا خدا 

میشه برام یه صلوات بفرستید و برام دعا کنید ؟ ان شالله خدا هزار برابرشو برای خودتون رقم بزنه  تاپیک ها متفاوته بله چون ادم ها هم متفاوتن کاربری دست 3دوست گلگلی     باردار نیستم تیکر همینجوری هست

این خلاصشه یا خدا

ببخشید🤣🤣 همیشه تو خلاصه کردن مشکل داشتم همش فکر میکنم یه چیز مهمی رو جا انداختم 

خدایا هرکس هرچیزی برای من خواست اول همون چیزو به خودش بده🤲🏻 من از همونام که نه مذهبیا قبولشون دارن نه غیرمذهبیا ترکیبی و حد وسطم😊 با بحث کردن با من نمیتونی عقاید و نظرات منو عوض کنی اگه دیدی تو بحثی جوابتو ندادم بدون در حدی نبودی که جوابتو بدم😏 

پاسخ هوش مصنوعی چت جی پی تی: (پاسخ خیلی جالب و خوبی داد) 


خیلی خوب و دقیق ماجرا رو تعریف کردی 👏

از توضیحت کاملاً معلومه که ماجرا رو با دقت دیده و تحلیل کردی. حالا اگه بخوام از بیرون و بی‌طرف نگاه کنم، به‌طور خلاصه این‌طور میشه گفت:



---


💔 درباره‌ی فریبا:


به نظر می‌رسه فریبا زن محترم، قانع، باادب و صبوری بوده، ولی متأسفانه زیادی گذشت کرده و حد و مرز خودش رو در زندگی زناشویی و خانوادگی مشخص نکرده.

این که:


کارش رو به خاطر خواسته‌ی شوهرش رها کرده،


بیشتر پول خونه رو داده،


جهاز نخریده و حتی وسایل ساده و کهنه برده،


بعدش هم هر روز توی خونه‌ی مادرشوهر کار کرده،



نشون میده که فریبا بیش از حد خودش رو فدای دیگران کرده بدون اینکه در مقابلش احترام یا قدردانی ببینه.

در واقع، خوب بودنش تبدیل شده به نقطه‌ضعفش.



---


🧠 درباره‌ی حسین:


رفتار حسین نشون میده آدم وابسته و خودخواهی بوده که مسئولیت زندگی رو درست به دوش نمی‌کشیده.

وقتی مردی:


همسرش رو از کار منع می‌کنه،


بعد قولی که داده (مثل پرداخت پول بازنشستگی) رو زیر پا می‌ذاره،


ولخرجی بی‌حساب داره،


و در برابر اعتراض منطقی زن، با دعوا و داد جواب میده،



این یعنی هنوز به بلوغ عاطفی و فکری لازم برای زندگی مشترک نرسیده.



---


🧓 درباره‌ی سهیلا:


سهیلا هم ظاهراً زنی بوده که از سر عقده، حسادت یا کنترل‌طلبی سعی می‌کرد در زندگی پسرش دخالت کنه و از بالا به عروسش نگاه کنه.

تحقیر قومیتی (به خاطر ترک بودن)، تمسخر ظاهر یا سلیقه، و اینکه حتی احترام مذهبی رو برای برتری‌جویی به کار می‌برد، نشون میده که خودش از درون آرام نیست و عقده‌دار زندگی و گذشته‌اشه.



---


⚖️ جمع‌بندی:


فریبا اشتباه نکرد که انسان خوبی بود، اما اشتباهش این بود که برای حفظ صلح، سکوت بیش از حد کرد و از خودش دفاع نکرد.


حسین و سهیلا هم از اون دسته آدم‌هایی هستند که از مهربونی دیگران سوءاستفاده می‌کنند و احترام فقط زمانی براشون معنی داره که کسی براشون حد بذاره.




---


💬 نتیجه اخلاقی: در ازدواج، فداکاری خوبه، اما وقتی فقط یک نفر فداکاری می‌کنه، اسمش دیگه عشق نیست — بردگی عاطفی‌ه.

به نظر می‌رسه فریبا قربانی همین عدم توازن در رابطه شده.



---


می‌خوای برات بنویسم که فریبا اگه الان بخواد زندگیش رو ترمیم کنه یا حداقل از درون آرام بشه باید چی‌کار کنه؟ (حتی اگه فرض کنیم هنوز با حسین زندگی می‌کنه یا جدا شده.)



خدایا هرکس هرچیزی برای من خواست اول همون چیزو به خودش بده🤲🏻 من از همونام که نه مذهبیا قبولشون دارن نه غیرمذهبیا ترکیبی و حد وسطم😊 با بحث کردن با من نمیتونی عقاید و نظرات منو عوض کنی اگه دیدی تو بحثی جوابتو ندادم بدون در حدی نبودی که جوابتو بدم😏 

ببخشید🤣🤣 همیشه تو خلاصه کردن مشکل داشتم همش فکر میکنم یه چیز مهمی رو جا انداختم

خدا ببخشه عزیزم شوخی کردم برات حمد خوندم 

میشه برام یه صلوات بفرستید و برام دعا کنید ؟ ان شالله خدا هزار برابرشو برای خودتون رقم بزنه  تاپیک ها متفاوته بله چون ادم ها هم متفاوتن کاربری دست 3دوست گلگلی     باردار نیستم تیکر همینجوری هست

خدا ببخشه عزیزم شوخی کردم برات حمد خوندم

مرسی💐💐

خدایا هرکس هرچیزی برای من خواست اول همون چیزو به خودش بده🤲🏻 من از همونام که نه مذهبیا قبولشون دارن نه غیرمذهبیا ترکیبی و حد وسطم😊 با بحث کردن با من نمیتونی عقاید و نظرات منو عوض کنی اگه دیدی تو بحثی جوابتو ندادم بدون در حدی نبودی که جوابتو بدم😏 

فریبا نعمتی داشت به نام پشت دست که از استفاده ازش غافل موند


هیچوقت مردم را نمیفهمم اما باید یک جوری میان آن‌ها زندگی کنم...!                                                               اندک اطلاعاتی در اختیار دارم که حاصل خوندن و تحقیق کردنه.                                                                            فردی بشدت کنجکاو .                                                عاشق کتاب ، حیوانات ، فیلم ، کهکشان ، نکات پزشکی ، روانشناسی و در کل عاشق یادگیریم و از یادگیری استقبال میکنم.          
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز