2777
2789
عنوان

چ رفتاری از خودتون نشون میدادین

48 بازدید | 7 پست

خانما من مادر ندارم فوت شده و هیچکسی هم در حال حاظر نزدیک تر از عمم بهم نیست با اینکه من ساکن ی شهر دیگم و عمم اینا ی شهر دیگن حدودا دو ساعت فاصلع هست

چند وقت پیش عمم بهم گف میخان برا پسرش برن خواستگاری و بم گف اگه خواستیم بریم بت میگم باید بیای باهامون ما کسیو نداریم و از این حرفا(خانوادگی همه باهم قهرن عمم اینا جز من با کسی رفتو امد ندارن)

حالا من هفته ی پیش پدرم زنگ زد گف دلم براتون تنگ شده بیاید (بابام تو همون شهری هست ک عممه)منم رفتم و عمم هم فهمید ک من اومدم  و قرار گذاشته بودن همین پنج شنبه ک رد شد برن خواستگاری ولی من چون حالم خوب نبود گفتم اگه بم گف بیا نمیرم چون کیست دارم و دردش میزنه ب شکم و لگنم...خلاصه عمم یک روز قبل خواستگاری بم زنگ زد گف دختره (عروس ایندش)به پسرش گفته ما به فامیلامون نگفتیم ک کسی نیاد دخالت کنه فقط خانوادم هستن شما هم فقط خودتون بیاید و هیچکس از فامیلاتون و نیارید

من با اینکه قصد رفتن نداشتم ولی خیلی بهم برخورد ک اینجور بهم گف همش میگم کاشکی اصلا هیچی بم نمیگف بی خبر میرفتن ولی این حرفو ب من نمیزد چون اولن اگه میخواستم برم من چ دخالتی میخواستم بکنم؟و چرا ب این فکر نکرد ک برا بعدش واسه نامزدی و عقد و این چیزا هیچکی نیس از طرف خانواده داماد مجلس و گرم کنه مخصوصا منکه جای خواهرشم

جدا از اینکه تازه فهمیدم قبل اینکه من ازدواج کنم خاله هام به عمم گفته بودن ک منو  بگیرن برا پسرش ولی عمم که زن داییم هم هست هم خودش هم داییم گفتن نمیخوایمش😐چرا نمیخواینش؟ احتمالا بخاطر اینکه قبلا دوس پسر داشتم و همه فهمیدن این موضوعو.و الان همین دختری ک رفتن خواستگاریش هم دوس دختره پسرشون بوده ک به گفته ی عمم دختره تا یک شب با پسرش بیرونه ولی من دختری نبودم ک با پسر بیرون باشم ایا من واقعا خرابم و خودم خبر ندارم؟نمیدانم

الان موندم چ برخوردی باهاشون از این ب بعد داشته باشم من امروز برگشتم شهر خودم و بهم گفته بود نامزدیشون اخر هفتس بمون گفتم همسرم راضی نمیشه

شما بودین چ رفتاری از خودتون نشون میدادین؟


خداجونم کمکمون کن ما همه به کمکت احتیاج داریم

هیچ واکنشی 

خب شرایطی پیش اومده که نمی‌تونستم شمارو ببرن 

آنقدر حساس نباش و از اول دلتو بد نکن یا این عروس جدید 

امیدوارم همیشه خوشحال باشی

❌❌❌❌❌لطفاااااااااا لایک نکنید.❌❌❌❌❌
هیچ واکنشی خب شرایطی پیش اومده که نمی‌تونستم شمارو ببرن آنقدر حساس نباش و از اول دلتو بد نکن یا این ...

عزیزم منکه گفتم قصد رفتن نداشتم و چون بچه کوچیک دارم گفتم اصلا نمیرم ک بچه اذیت نکنه،ولی دست خودم نیست از حرفشون و کاراشون ناراحت شدم،اینکه من عیبم چی بوده ک منو نخواستن 

خداجونم کمکمون کن ما همه به کمکت احتیاج داریم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم منکه گفتم قصد رفتن نداشتم و چون بچه کوچیک دارم گفتم اصلا نمیرم ک بچه اذیت نکنه،ولی دست خودم نی ...

بحث عیب نیست 

ما که توی ذهن اونها نیستیم که بدونیم دلایل و فاکتور ها و وتفکرشون چی بوده 

اگر میرفتم خواستگاری و‌نمیگفتن قطعا بیشتر ناراحت میشدید 

بنظرم عمه تون کار بدی نکرده که دلیل رو بهتون گفته 

شما هم آنقدر حساس نباش 

انشالله همه زوج ها خوشبخت باشند 

شما هم در کنار همسر و فرزندتون شاد باشید 

❌❌❌❌❌لطفاااااااااا لایک نکنید.❌❌❌❌❌

اینکه اونا شمارو نخواستن به خودشون مربوطه نه به شما! چون پشت سر شما حرفی نزدن! شما هم مسیول تصمیم اونا نیستید.. همه دخترا مشابه این موقعیت شما براشون پیش میاد.. برا چی خشم دارید؟ حساسیت نشون ندید.. ثانیا اون تماس عمه تون هیچ ایرادی نداشت.. اون خانواده یه درخواستی کردن عمه تون هم احترام گذاشتن و چقدر براش مهم بودید که زنگ زده براتون توصیح داده 

اینکه اونا شمارو نخواستن به خودشون مربوطه نه به شما! چون پشت سر شما حرفی نزدن! شما هم مسیول تصمیم او ...

به خودشون مربوطه ن به من؟وقتی پسرشون هم منو میخواست و دلش با من بود وقتی زمانی ک من داشتم نامزد میکردم پسر عمم زار زار اشک میریخت و اذیت شد خانوادش چرا باید اینکارو با دو نفر میکردن!!!

خداجونم کمکمون کن ما همه به کمکت احتیاج داریم

عزیزم حساس نشو

واقعا الان خواستگاری جز پدرومادر و داماد هیچ کجا هیچکس نمیره

حتی بله برون هم خودشون همه چیز و توافق میکنن و معمولا فقط نامزدی میگیرن

دختر عمه م عقد کرد تقریبا ۱۰ ماه عقد کرده بود هیچکس جز پدر مادرش و خواهرعروس خبر نداشتن و یه ماه مونده به عروسی به همه گفتن

سخت نگیر خودت فقط اذیت میشی

اون دختر خانم ، دوست دختر پسر خودشون بوده 

شما دوست دختر یک آدمی دیگه که از شانس بدت ، همه فامیل هم فهمیدن ، ببخشید که احتمالا فکرای خوبی هم در مورد روابطت با دوست پسرت نمیکنن دیگه 

خودت بخوای پسرتو داماد کنی کدومو برای پسرت انتخاب میکنی ؟ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز