ازدواج نا موفق خواهرم و بدبختیش دقیقا بعد از اینکه بابام با دروغ و کلک دختر مظلومی رو بد بخت کرد و داداش وحشیه پتیارشو انداخت بهشون چون میگفتن زن بگیره ادم شه از دستش راحت شیم انقدر دروغ گفت و کلک زد ک خانواده دختر گول خوردن
و همون اتفاق برا دخترش افتاد
ما همه از قبل اینا از بابام متنفر بودیم و هستیم منتها ناراحتم چرا کارما کار پدر مادرارو بچه هاشون باید بدن