فردا عقدمونه اونم بعد چهارسال سختییی و ناامیدی کلی بیتابی و مخالفت و گریه و دعا و نذر.همیشه فکر میکردم که به این روز برسم خوشحال ترینم اما الان که تو موقعیتشم خیلی استرس و نگرانی برای اینده دارم .طبیعیه به نظرتون؟همش میگم یعنی خوشبخت میشم باهاش یا اینده چطور میشه
سلام🙋♀من فاطمه ام🎀دختر پائیز 🍁🍂دختر ترک زبان🧡علاقه مند به آشپزی👩🍳چادری ام🖤و به وصیت شهید فرمانده مهدی باکری چادری شدم خودم رو در برابر شهدا مدیون میدونم تو تاپیک های من میتونید عکس غذاهایی🍳🍲 که پختم رو ببینید 👀من بعد از ۳ سال عضویت امضا گذاشتم و این امضا دلی بود 🧡
چرا مخالفت میکردن؟ من از استرس های بعدش میترسم و ترجیح میدم خودم باشم و خودم
جفت خانواده ها دوست داشتن با فامیل ازدواج کنیم .اره استرس که خیلی داره اما خب من اولین روزی که اومدم سرکار خیلی خیلی استرس داشتم و نگران بودم حتی بعد کارمم ساعتها به کارم فکر میکردم و اما با یاد گرفتن کارو روتین شدنش الان براحتی میرم سرکار و میام.عادی میشه برا ادم.از الان هم خودمو اماده کردم گفتم ممکنه خانواده همسر یه سری حرفا بزنن که ادم برنجه اما هیچ وقت نباید روحیه خودشو ببازه کم کم که از اوایل زندگی ادم عبور میکنه پوست کلفت میشه