الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من سرتا پام طلا بود بچگیمسرتا پا هممون طلا بود تو خونه بابام شبونه بخاطره ورشکستگی فروختشون بی اجازه ...
درکتون میکنم.. منم یه شبه کل 700 گرم طلاهامو بخاطر اینکه وکیل از خارج بتونم بگیرم فروختم... اون زمون همشو 80 میلیون فقط فروختم ای خداااا... خیلی سخته یه شبه از عرش ب فرش بیای... ما یه جایی توو شهرمون خونه داشتیم ک کل واحد ساختمون مال خودمون بود یه شبه همش از دستمون در رفت.. الان مامانم هروقت دلش برا اون زمونا تنگ میشه میره اونجا با صاحب خونه جدیده همنشینی میکنه.. با یه خونواده ای ک یکی از اون خونه هارو بعد از ما گرفته رفیق شده ک هرازگاهی بره خونه سابقش و اونجا خاطراتشو مرور کنه.. مامانم ب روی خودش نمیاره ک چرا با اونا دوست شده و چرا هی میره خونه اونا... هیچوقت نخواسته دل ما بشکنه.. همیشه خودشو مثل کوه قوی نگه داشته.. ولی ما ک میدونیم و فقط سکوت میکنیم...
خیلی سخته اما باهاش کنار اومدیمچون واقعا دیگه راهی نیستباید پذیرفت خدا کنه تنمون سالم باشه پول رفت ک ...
من هنوزم کنار نیومدم و یادآوریش عذابم میده.. همیشه افسوس میخورم.. همه تقصیرا سر خواهر ساده لوحم بود و اعتماد بی جای ما ب خواهرم.. ما ب درک ولی مادرم از اون موقع دچار فشار خون عصبی شده و سالهاست داره با این مریضی دست و پنجه نرم میکنه.. هم دارایی هاش رفت.. هم سلامتیش.. هم آبروش...
ما هم سر کم عقلی بابام و هنوزم داریم جوابشو پس میدیمحتی خودم مریض شدمدرکت میکنم کاملا
باورت میشه اینایی ک گوه توو زندگی بقیه میکنن خودشون اصن ب کتفشونم نیس؟؟ خواهر من ک بی عاره و اصن یادش نمیاد ک چجوری گند زده ب زندگی بقیه... بیچاره برادرم خیلی مظلوم و آرومه.. وقتی من زدم زیر گریه هیچوقت نگاهشو یادم نمیره ک چجوری با بغض نگاهم میکرد... بدبختیای من از اون موقع شرو شد... صب تا ظهر کلانتری و آگاهی و اطلاعات دنبال ردیابی بودم.. ظهر تا شبم دنبال مغازه دارها با جنگ و دعوا و اعصاب خرد کنی دنبال جم کردن سریال چکها و گرفتن مابقی پولها.. شبا تا صبحم از فکر و خیال زیادی خاب ب چشمم نمیومد.. حالا خانوم عین خیالشم نبود ک چه گندی زده... پی سفرهاش و خوشگذرانی هاش بود..