اول از همه که دختر عمه ام همیشه به داداش کوچیکه که دبستانیه میگه اسکول بعد که پسرعمه ام اعتراض میکنه میگه که نه اوسکول که فحش نیست اسم پرنده هست
خلاصه پسر عمه ام اون روزی داشتم باهاش درس کار میکردم برگشت بهم گفت اوسکولی ؟ من قیافه جدی شد گفتم این حرف فحشه نباید بگی ، پسر عمه ام گفت نه فحش نیست اسم پرنده هست 😕 منم بهش گفتم که چون پرنده خنگ هست و غذاشو گم میکنه به کسایی که خنگ هستند میگن اوسکول پس فاحشه بعد چند وقته با دختر عمه ام رابطمون بهم خورده ( دلیلش مسخرست بگمم کسی باور نمیکنه که چه بلایی سرم آورد که هروقت حرفش میشه کل بدنم میلرزه )
عمه ام که رفته با دخترش صحبت کرده که چرا این رفتارها رو با من میکنه دختر عمه ام گفته ( چون حرفی نداشته و خودش مقصر بوده ) گفته من به شوخی بهش گفتم اوسکول ( درصورتی که تا حالا اینو نگفته بهم ) و فلانی قیافشو بهم ریخته .
عمه ام خیلیییی دوستم داره ها اما بدم میاد دختر عمه ام همش دروغ بهش میگه راجع به من و باعث شد با دید دیگه ای نگاهم کنه . همچین آدمایی داشتید ؟( کلا به مامانمم گفتم محاله پامو دیگه خونشون بگذارم )