من و زندگی من و بچه من رو باید تامین کنه پس انداز برای آینده بزاره و بعد اگر خواست بره خانواده خودش کمک کنه و بابت این موضوع صحبت کردیم
اوایل میگفت که زن رو میشه پیدا کرد بچه رو میشه پیدا کرد ولی پدر مادر تک هستن و جایگزین پذیر نیستند بعد از چند وقت اومد بهم گفت که من و شما با هم ازدواج کنیم شما از من انتظار داری که من ازت حمایت کنم مثلاً اگر خانواده من به شما چیزی بگن شما انتظار داری که من ازت حمایت کنم بعد من گفتم که خب شما چیکار میکنید اون گفت که من از شما در برابر پدر و مادرم حمایت میکنم و نمیزارم کسی بهت چیزی بگه