دوست داشتم تا آخر عمر مجرد
توی یه خونه کوچیک و ساده تو شمال زندگی کنم
از ته دل خونه رو بسابم و تمیز کنم( اعتقاد دارم تو زندگی متاهلی مردا لیاقت ندارن که خونه رو در این حد تمیز کنی و از جونت مایه بزاری)
یه شغل ساده داشته باشم
پولامو فقط خرج شکم کنم( آشپزی رو دوس دارم) و با پس اندازش چند سال بیار یه کشور رو بگردم( اگه بشه و تروم بزاره)
من دوست ندارم خونم لاکچری باشه
یا برای لباس دنبال مد باشم و همش لباس بخرم
میکاپ دوس ندارم میخوام پوستم نفس بکشه
اطرافیانم و گلچین کنم و با هر کس واقعا خوش میگذره و قبولش دارم رفت و آمد کنم و براشون سنگ تموم بزارم
اخلاق گند هیچ کسو تحمل نکنم و اصلا سازش بلد نباشم
نه اینکه به زور با فامیل شوهر ، مادر، پدر رفت و آمد کنم
بیرون رفتنای خدایی رو دوس ندارم دلم میخواد تو خیابون و بازار ساعتها بگردم و مردمو نگاه کنم